سرویس رصد و تحلیل شانا - با گذشت بیست روز از عملیات طوفان الاقصی و ادامهیافتن درگیریها در غزه و شهرکهای صهیونیستی، به نظر میرسد اکنون این امکان را خواهیم داشت تا تحلیلهای بیشتر و جامع تری را ارائه دهیم. آنچه در این میان مهم است این است که این روزها با گزارشها و تحلیلهای مختلفی در رسانه ملی ، فضای مجازی و مطبوعات مواجه هستیم که از منابع مختلف ، نکات تحلیلی را در اختیار این رسانه ها قرار میدهد. اما آنچه مهمتر است نحوه ورود و خروج در مباحث و نکاتی است که در این تحلیلها باید مورد توجه واقع شود.
محورهای مورد تأکید بر ویژگیهای مهم این عملیات:
۱- اصل غافلگیری و تأکید بر این نکته که هیچکس تا لحظات ابتدایی شکلگیری این حمله، در سرزمینهای اشغالی، خبر نداشت و حتی سرویسهای اطلاعاتی غربی مانند سیا و MI6 هم از این عملیات مطلع نشدند.
۲- بیان کردن دلایل انتخاب زمان فعلی برای انجام عملیات طوفان الاقصی (در سالگرد جنگ یوم کیپور و حمله سال ۱۹۷۳ به رژیم صهیونیستی. همچنین انجام این عملیات در ایام تعطیلات و عید یهودیان برگزار شد)
۳ - بیان ویژگی اصلی این عملیات که «طراحی پیچیده» آن و همچنین ترکیبیبودن این عملیات است (بهعنوان مثال به این مسائل اشاره شود که این عملیات نظامی از طریق هوا، از طریق تونلهای زیر زمینی و از طریق عبور از حصارها بهصورت زمینی انجام شد و هیچکدام از این موارد را رژیم صهیونیستی نتوانست پیشبینی کند.)
۴- تأکید بر این نکته که مقاومت در این عملیات آفندی عمل کرد و نه پدافندی و این مسأله نشان میدهد که نیروهای مقاومت در غزه خود با اعتماد به نفسی که در این عملیات گرفتهاند، بهاحتمالزیاد برای موارد بعدی نیز با موفقیت و اعتماد به نفس بیشتری عملیاتهای نظامی را هدایت خواهند کرد و دیگر ترسی از دشمن صهیونیستی در دل ندارند.
۵- اشاره به تلفات سنگین رژیم صهیونیستی و بیان این مطلب که این تلفات بیشتر از هر درگیری دیگری در طول تاریخ فلسطین در طرف صهیونیستی بوده است و این مسأله نشانی از آسیبپذیری بالای این رژیم در شرایط فعلی است.
۶- پرداختن به ماجرای پیشرویهای نیروهای مقاومت در داخل سرزمینهای اشغالی (در عمق 21 کیلومتری وتصرف شهرکها) که نشانمیدهد اگر عزم جدی در این زمینه وجود داشته باشد، پسگرفتن زمینهای فلسطین چندان دور از انتظار و دور از دسترس نیست.
محورهای اصلی در تحلیل اهداف عملیات طوفان الاقصی
۱- پرداختن به این نکته که این عملیات پاسخی به تعرضات مستمر رژیم صهیونیستی و افراد تندروی حاضر در کابینه نتانیاهو به مسجدالاقصی بود که باعث هتک حرمت این مکان مقدس شده و سعی میشد از طریق آن حس تحقیر نیز به مسلمانان داده شود. (نامه محمد الضیف که گفته می شود طراح اصلی این عملیات بوده است گویای این واقعیت دارد)
۲- یکی دیگر از اهداف این عملیات که کمتر به آن پرداختهشده است ، تلاشهای مستمر حماس برای تبادل زندانیان با رژیم صهیونیستی بود که دولت نتانیاهو هیچکدام از ابتکارات و طرحها در این خصوص را نمیپذیرفت و به همین جهت این عملیات و اسرای صهیونیستی ناشی از آن میتواند در مسأله تبادل اسرا، کار برای مقاومت فلسطین را در مقابل دشمن آسانتر کند.
۳- اشاره به این که مقاومت اسلامی در همان روز اول به مهمترین هدف خود - درهم شکستن سازهای امنیتی، دفاعی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی - رسیده است و از آن پس، رژیم صهیونیستی دچار شکست غیرقابل ترمیم شده است.
چگونگی پرداختن به نتایج عملیات طوفان الاقصی
۱ - این مسأله شایان توجه است که با وجود همه تبعاتی که این درگیری نظامی میتواند داشته باشد، در نهایت از ابتدای این حملات مشخص بود که پیروز میدان چه کسی است و حماس با عملیات غافلگیرانه خود ثابت کرد میتواند یکی از مهمترین عملیاتهای پیچیده نظامی را در شرایط محاصره به اجرا درآورد و در همان روز اول پیروز میدان باشد.
۲- پرداختن به شکست سنگین اطلاعاتی، امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی که تعداد قربانیان در طرف فلسطینی، هر قدر هم که باشد رژیم صهیونیستی نمیتواند ضعف اطلاعاتی و امنیتی خود را در این میان زیر سؤال ببرد.
۳- نتیجه مثبت این عملیات برای نیروهای مقاومت، تثبیت و افزایش قدرت مقاومت است که در ذهن تمام دنیا حک شدهاست. اگر تاکنون از مردم غزه بهعنوان مردمی یاد میشد که در برابر تجاوزگریهای صهیونیستها ایستادگی کرده اما همیشه آماج حملات نظامی هستند و قدرت و توان مقابله با این تهدیدات را ندارند. لذا از این بهبعد از آنها با عنوان مردمی یاد میشود که میتوانند عملیاتهای انتقامجویانه برگزار کرده و پیچیدهترین عملیاتهای نظامی را با سرعت و دقت زیادی به سرانجام برسانند.
۴- تأکید بر این نکته که این عملیات باعث بهوجود آمدن بازدارندگی در مقابل دشمن صهیونیستی میشود نیز حائز اهمیت است. توازن قوا و قدرت بازدارندگی قوی، یکی از اثرات بسیار مثبت این عملیات برای حماس و نیروهای مقاومت در فلسطین بوده است. این نکته نیز حائز توجه است که رژیم صهیونیستی سعی داشت با پیشبرد مسأله عادیسازی روابطش با کشورهای عرب منطقه، ضمن ایجاد بازدارندگی برای خود، بازدارندگی فلسطینیان را نیز دچار فروپاشی کند اما با عملیات نظامی حماس، این بازدارندگی به نفع جریان مقاومت رقم خورد و تا مدتها نیز اثرات آن ادامه خواهد داشت.
۵- پرداختن به نتایج این عملیات در داخل سرزمینهای اشغالی نیز میتواند باعث تقویت اسناد در خصوص پیروزی مقاومت در این عملیات شود. در ۴۰ هفته قبل از عملیات طوفان الاقصی ، هر هفته روزهای شنبه تظاهرات وسیعی علیه نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی شکل میگرفت و شکاف سیاسی موجود در بین بازیگران سیاسی این رژیم روز بهروز افزایش مییافت. هم اینک نیز غافلگیرشدن صهیونیستها از این عملیات میتواند بهپای نتانیاهو، ارتش و یا نیروهای اطلاعاتی و امنیتی این رژیم نوشته شده و بعد از تمام شدن درگیریهای نظامی، میتواند منجر به درگیری بزرگ در داخل سرزمینهای اشغالی و چند دسته شدن نیروهای سیاسی شود.
نتانیاهو تا پیش از این تلاش داشت با پیشبرد لایحه اصلاحات قضایی، از زیر بار فساد مالی خود و خانوادهاش فرار کند اما باید دید آیا نیروهای سیاسی حاضر در سرزمینهای اشغالی در این زمینه باز هم با نتانیاهو همراه میشوند یا اینکه او باید از عالم سیاست این بار بهصورت جدی خداحافظی کند. اگر قرار باشد کمیتهای برای بررسی این حادثه در داخل رژیم صهیونیستی ایجاد شود، مطمئناً میتواند مانند کمیته تشکیلشده برای بررسی دلایل شکست این رژیم در جنگ ۳۳روزه، نتانیاهو یا دیگر مسئولان دولتی را مقصر بداند و منجر به خروج او از صحنه سیاست رژیم صهیونیستی شود.
۶- در بررسی نتایج این جنگ و میزان پیروزی حماس، نباید از تعداد کشتهشدگان در طرف مقابل غافل بود و برشمردن آنها میتواند در شکستهشدن هیمنه رژیم صهیونیستی مفید باشد. در عین حال نباید بهگونهای عمل کرد که این رژیم بتواند در این خصوص مظلومنمایی کند و به همین دلیل باید ابعاد تاریخی ظلم به فلسطینیان و همچنین مردم غزه در رسانهها بهصورت مفصل بیان شود. بسیاری از افرادی که ممکن است در همین چند روز در داخل ایران، نسبت به این مسأله حساس شده و بیان کنند که در هر دو طرف نباید غیر نظامیان کشته شوند، کسانی هستند که جنگ ۳۳ روزه و دیگر درگیریهای صهیونیستها با مردم لبنان و غزه را به یاد ندارند. بنابراین بیان تاریخچه کودککُشی و ظلم و ستم رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و فلسطین و حتی لبنان و سوریه بسیار مهم است. در این میان میتوان به جنایات این رژیم که از دید رسانهها در همین ۶ ماه گذشته مغفول ماندهبود، نگاه شود و بیان شود که در همین ۶ ماه گذشته(قبل ازعملیات)، حدود ۳۰۰ فلسطینی، شامل ۴۰ کودک و ۹ زن کشتهشدهاند و تعداد زیادی نیز زندانیشدهاند که مجامع بینالمللی در این خصوص سکوت کردهاند.
۷- تبیین این مسأله که شهرکنشینان در اصل نظامیان صهیونیستی هستند و نه غیر نظامی از اهمیت بالایی برخوردار است.
۸- در عین حال باید موضوع قدس بهصورت کاملاً مشخص و کاملی در تحلیلهای مختلف ذکر شده و مورد بررسی قرار گیرد و برجسته شود.
۹- در همین حال باید به گزارشهای شورای حقوق بشر و سایر نهادهای بینالمللی که بارها در طول تاریخ ، رژیم صهیونیستی را بهدلیل نقض حقوق بشر فلسطینیان زیر سؤال بردهاست، اشاره شود.
چگونگی پرداختن به سناریوهای آینده
۱- از این پس چند سناریو برای ادامه این نبرد وجود دارد؛ یا رژیم صهیونیستی تحت فشار افکار عمومی در دنیا و همچنین بالا رفتن میزان قربانیان و شهدا در طرف فلسطینی، مجبور به قبول آتشبس میشود و یا اینکه جنگ به جبهههای دیگر نیز کشیده میشود. به نظر میرسد با توجه به اینکه کشورهای فرامنطقهای مانند آمریکا، انگیزه و توان لازم برای ورود به این جنگ را ندارند، این نبرد، ابعاد بیشتری به خود نگیرد و در داخل غزه و یا بمباران هوایی صهیونیستها علیه مردم غزه ادامه یابد و بعد کم کم از حجم آنها کاسته شود.
درگیریهای محدود میان حزبالله و نیروهای صهیونیستی در مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی گرچه باعث میشود این گمانه بهوجود بیاید که ممکن است حزبالله نیز وارد میدان شود اما خویشتنداری حزبالله در این خصوص نشان داده است عزم جدی برای ورود به جنگ و یا ادامهیافتن آن وجود ندارد و البته به نفع جبهه مقاومت نیز هست که این درگیری بهسرعت خاتمهیافته و درگیریها در نبرد دیپلماتیک و مذاکرات برای تبادل زندانیان ادامه یابد. بنابراین چندان هم نباید بر شعلهورترشدن جنگ اصرار داشت و بیان کرد پیروزی بهدست آمده و باید از این پس بهسمت آتشبس و رسیدن به پیروزی دیپلماتیک و رسانهای علیه صهیونیستها رفت.
۲- به نظر میرسد از این پس صهیونیستها در حال آمادهشدن برای پیگیری این پرونده در مجامع حقوقی باشند. بنابراین مهمترین اولویت در شرایط حاضر آغاز نبرد دیپلماتیک و حقوقی علیه رژیم صهیونیستی است. درخواست از جامعه جهانی برای محکومیت این رژیم در از بین بردن غیر نظامیان، استفاده از تسلیحات ممنوعه مانند بمبهای فسفری و تشدید محاصره غزه و بستن آب و برق و گاز بهروی مردم مهمترین مسائل در نبرد حقوقی است. مسأله دیگری که باید بهصورت جدی به آن پرداخته شود، درخواستهای مسئولان رژیم صهیونیستی برای نسلکشی و یا انجام جنایت جنگی علیه فلسطینیان است. از این رو صحبتهای اخیر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی میتواند بهعنوان جنایت جنگی در مجامع حقوقی بینالمللی مورد پیگیری قرار گیرد.
۳- اخبار و تحلیلها نشانمیدهد که هم رژیم صهیونیستی و هم آمریکا بهدنبال ادامه یافتن درگیریها و یا وسیعتر شدن آنها نیستند و از این هراس دارند که رژیم صهیونیستی مجبور شود در چند جبهه هم در مرز لبنان، هم سوریه، کرانه باختری و غزه به جنگ برود. ارسال ناوهای آمریکایی به منطقه در همین راستا ارزیابی میشود اما مقامات آمریکایی هم اعلام کردهاند که قصد اعزام نیرو به منطقه را ندارند و در این جنگ مشارکت نخواهند کرد. بنابراین احتمال درگیری گسترده نظامی بسیار پایین آمده است اما تهدیدهای صورت گرفته توسط عراق، ایران و یا سایر کشورهای مسلمان درباره کشیدهشدن درگیریهای نظامی به درگیری زمینی در غزه، نشان میدهد که صهیونیستها نیز باید تصمیمهای سختی در این خصوص بگیرند و میدانند نمیتوانند غزه را تصرف کرده و یا بهصورت زمینی وارد منطقه شوند. بنابراین در تحلیل روندهای آینده میتوان به این نتیجه رسید که امکان حمله نظامی گسترده صهیونیستها به نوار غزه بهصورت زمینی وجود ندارد و چیزی جز هزینه بیشتر برای آنها نخواهد داشت.
۴- از فرآیندهای بعدی که در اثر این نبرد نظامی بهوجود میآید میتوان به توقف عادیسازی روابط بین کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی اشاره کرد.
در رسانه از این بابت میتوان به چند موضوع اشاره کرد:
الف) اعراب برای حفظ امنیت خود بهدنبال عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی رفتند اما غافل از اینکه این رژیم توانایی حفاظت از خود را نیز در برابر نیروهای مقاومت ندارد و بهقول رهبر معظم انقلاب نباید این کشورها بر روی اسب بازنده شرطبندی کنند.
ب ) از سوی دیگر این مسأله باعث توقف روند عادیسازی روابط بین عربستان و رژیم صهیونیستی شده که این مسأله بهشدت برای دولت بایدن گران تمام شده است. از هماینک جمهوریخواهان، بایدن را مسئول خطر بهوجود آمده برای صهیونیستها میدانند و با توجه به بالابودن اثرگذاری لابیهای صهیونیستی در فضای سیاسی آمریکا، احتمال اینکه انتقادات به دولت بایدن نیز بالاتر رود، وجود دارد. بایدن بهشدت از این مسأله نگران است زیرا میتواند باعث عدم حمایت صهیونیستها از او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ باشد. دلیل فرستادن ناوهای جنگی به منطقه و یا وعده ارسال ۸ میلیارد دلار کمک مالی و نظامی به رژیم صهیونیستی بر همین مبنا است اما نباید از این مسأله غافل بود که روابط آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز بهدلیل سیاستهای افراطی نتانیاهو همواره شکننده بوده و تا همین چندی پیش، بایدن حاضر به دیدار با نتانیاهو در کاخ سفید نیز نبود. بررسی روابط آمریکا با رژیم صهیونیستی از این منظر بسیار جالب توجه بوده و نشان میدهد تحرکات آمریکا صرفاً جنبه نمایشی دارد.
نظر شما