سرویس انتخابات شانا- محسن مهدیان طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: چندین سخنرانی پیاپی و اخیر رهبری انقلاب، مربوط به مشارکت در انتخابات بوده است. به روشنی میتوان گفت از نگاه رهبر انقلاب اسلامی مشارکت و حضور مردم در صحنه، حتی از نحوه انتخابشان نیز مهمتر است اما چه کسانی باید این سخنان را به خود بگیرند؟ مخاطب خاص این سخنان چه کسانیاند و باید چه کنند؟
الف - در بخش حاکمیت
یکم: دولت و دیگر نهادهای اجرایی مثل شهرداریها
در شرایطی که دشمن شب و روز تلاش میکند با بزرگنمایی نقصها و سیاهنمایی، مردم را از آینده کشور ناامید سازد، نقش اصلی نهادهای حاکمیتی، بیان هنرمندانه اقدامات، پیشرفت و البته اعتراف صادقانه و صمیمانه به نقصهاست.
دوم: شورای نگهبان
شورای نگهبان باید ارتقا پیدا کند. بدون شک یکی از نهادهای مخاطب رهبری در ایجاد مشارکت و رقابت، شورای نگهبان است. روشن است که این به معنای مصلحتسنجی نیست، بلکه به معنای ارتقای روش احراز صلاحیتهاست تا غیرمنصفانه و غیرعادلانه کسی از رقابت حذف نشود.
سوم: مجالس شورای اسلامی و خبرگان
این دو نهاد لازماست در فرصت باقیمانده، گزارش روشنی از عملکرد و وعدههای خود داشته باشند تا مردم، ثمره آرای خود را قضاوت کنند.
چهارم: نهادهای امنیتی و قضایی
یکی از مهمترین بخشها حذف موانع مشارکتساز در انتخابات است. افراد یا گروههایی که خلاف مسیر مردم، آینده کشور را یأسآلود و بنبستگونه تصویر میکنند باید به حکم اقدام ضدامنیتی پاسخگو باشند.
ب - در بخش گروههای اجتماعی
یکم: گروههای تبلیغی، طلبگی و حوزوی
لازماست گروههای تبلیغی و نهادهای مرتبط مثل سازمان تبلیغات، فعال شوند و خدا نکرده در این مسیر تا شب انتخابات منفعل نمانند.
دوم: رسانهها
اصل خبر بد، خبر خوب است؛ علت اصلی در ترویج سیاهی است. متأسفانه بیهنری رسانهها در جذب مخاطب باعث شده سراغ سادهترین روش یعنی انتشار استثناها بروند و اخبار تلخ و سیاه را منتشر کنند. رسانهها لازماست در این حوزه، رویه خود را تغییر دهند.
سوم: شبهاصولگراها
مطابق منظومه انقلاب اسلامی، مشارکت و حضور مردم در صحنه مهمتر از رسیدن به قدرت ولو برای خدمت است. پس اکیدا باید از این تلقی انحرافی که مشارکت کمتر منجر به پیروزی در انتخابات میشود، فاصله گرفت؛ ولو تلقی گروهی اقلیت باشد.
چهارم: شبه اصلاحطلبها
بخشی از بدنه اصلاحات که تصور میکند تحریم انتخابات منجر به تغییر در سیاستها و رویهها میشود باید بداند ادعای تحریم و حتی بیکنشی در انتخابات، یعنی ایستادن کنار تجزیهطلبها در تاریخ.
پنجم: جریانهای عدالتخواهی
همه کسانی که هدف اصلاحگری و عدالتخواهی دارند باید بدانند که هیچ ظلمی بالاتر از این نیست که ثمره نهایی عدالتخواهی آنها یأس و ناامیدی مردم از صندوق رأی شود.
ششم: دوقطبیسازها
ثمره مشارکت مردم، همدلی و وحدت است. دوقطبیسازی برای ساخت مشارکت یعنی نقض غرض. رقابت و مشارکت از طریق معرفتافزایی صورت میگیرد نه کینهورزی و هیجانهای تقابلجویانه.
نظر شما