سرویس انتخابات شانا- فضای انتخاباتی امسال به جهت قانون جدید انتخابات با شرایط جدیدی مواجه شده است. قانون جدید انتخابات زمان بیشتری را برای ثبت نام ها و بررسی صلاحیت ها در نظر گرفته اما به جهت ثبت نام غیرحضوری نامزدها هنوز اطلاع دقیقی از کم و کیف آرایش های سیاسی وجود ندارد. این در حالی است که مشارکت به عنوان یکی از مهمترین محورهای هر انتخاباتی مورد تاکید رهبرانقلاب نیز بوده است. مناظره سید شهابالدین طباطبایی دبیرکل حزب ندای ایرانیان و مالک شریعتی دبیرکل حزب رهپویان انقلاب اسلامی در خصوص راهکارهای افزایش مشارکت برگزار شد تا ابعاد این مشارکت برای مخاطبان فارس شفافتر شود.
با تشکر از هر دو مهمان عزیز که قبول زحمت فرمودند برای مناظره؛ همان گونه که مستحضر هستید انتخابات امسال جزو انتخاباتهایی است که رهبر انقلاب از ابتدای سال جاری نسبت به موضوع مشارکت در آن تاکید بسیاری داشتند و نگاههای مختلفی از جناحهای سیاسی نسبت به آن مطرح شد. آقای طباطبایی اگر موافق باشید گفتوگو را با آقای شریعتی آغاز کنیم. آقای شریعتی نظر شما در خصوص اقدامات موثر برای افزایش مشارکت در انتخابات چیست؟
شریعتی: مشارکت یکی از پایههای راهبردهای چهارگانهای است که رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال جاری اعلام و در مقاطع مختلف نیز نسبت به آن تاکید کردند. یکی از مهمترین مولفهها در حوزه مشارکت بحث رضایت مردم است؛ رضایت مردم دو بخش دارد؛ بخش اول نسبت به وضعیت موجود و رضایت از عملکرد مسئولان و فضاهای عمومی، اقتصادی، سیاسی و سایر بخشهایی است که رضایت را تشکیل میدهد. دوم، احساس رضایت نسبت به آینده و پیش بینی آن است. یعنی یا ما رضایت داریم و با احساس رضایت رای میدهیم و یا احساس میکنیم افرادی که انتخاب میکنیم میتوانند رضایتمندی را در آینده برای ما ایجاد کنند.
مولفه دوم، تنوع رقابت است سبد انتخاب باید در یک حد مطلوب و معقول، متنوع باشد و مردم بتوانند بین گزینههای مختلف انتخاب کنند. یعنی باید یک سبد متنوع برای سلیقههای مختلف در چارچوب قانون اساسی و قوانین انتخابات را داشته باشیم تا مردم مشارکت خود را موثر بدانند.
این دو مولفه، مولفههای موثر در حوزه افزایش مشارکت است و برخی مؤلفهها نیز مولفههایی با تاثیر کاهشی بر مشارکت مردم هستند.
یکی از مولفههایی که موجب کاهش مشارکت میشود، فساد است. یعنی اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد و بعضاً اخباری که به خصوص از فسادهای اقتصادی منتشر میشود چون سفره مردم از نظر اقتصادی در مضیقه است؛ این موضوع برای مردم اهمیت دارد که افراد حاضر در مسند کار نباید دچار فسادهای اقتصادی، اخلاقی و امنیتی شوند. خواه بخشهایی که واقعی هست و خواه بخشهایی که بزرگنمایی میشود در کاهش مشارکت موثر هستند.
مولفه چهارم که جزو مؤلفههای کاهشی محسوب میشود زد و خورد سیاسی خارج از قواعد سیاست است. هنگامی که دعوای سیاسی چه در سطح کلان میان سران قوا، چه در سطح جناحهای سیاسی و چه در درون جناحهای سیاسی اختلاف و رقابت جای خود را به پنجه کشی سیاسی میدهد؛ موجب ناراحتی و رنجش خاطر مردم میشود. رهبر انقلاب هم بارها تاکید کردند که نگذارید رقابتها به دعوا و پنجهکشی تبدیل شود و نقدی اگر دارید آن را به صورت سازنده بیان کنید. اما اگر این کار به انتقام کشی و امثال آن تبدیل میشود غیر از ناامیدی مردم اثری ندارد.
یکی از مولفههای دیگری که در چهار پایه اصلی مد نظر رهبر انقلاب موثر است، سلامت انتخابات آن هم در دو بخش است.
یک بخش ناظر به مجریان و دستاندرکاران انتخابات هست که سلامت فرآیند انتخابات را به درستی رعایت کنند که انتخابات ما تقریباً در ادوار مختلف مشکل عمده و کلی نداشته است. البته ممکن است اشکالات جزئی هم در فرآیند کارهای بزرگ رخ بدهد ولی همین که گروهها و جریانهای مختلف با سلایق گوناگون در قوههای مجریه و قضائیه کشور حاکم شدند نشان از سلامت در امر برگزاری انتخابات دارد. به این دلیل که ما در کشور شاهد روی کار آمدن سلایق مختلف سیاسی از مجالس ششم تا مجالس دهم و یازدهم و دولتهای مختلف از آقایان خاتمی تا احمدینژاد، روحانی و رئیسی بودهایم، سلامت انتخابات از این جهت تضمین شده است. در واقع، فرآیند انتخابات در کشور ما به گونهای نیست که در سطح کلان دچار خدشه شود.
مولفه دوم در حوزه سلامت انتخابات، مربوط به کاندیداها و نامزدها است. به معنای آنکه نامزدها و کاندیداها دچار فسادهای مختلف از قبیل اقتصادی، اخلاقی، امنیتی و ... فارغ از تنوع سیاسی نباشند. چرا که در همه جریانهای سیاسی هم آدمهای سالم و هم آدم متخلف داریم. یعنی موضوعی نیست که متعلق به یک جناح یا یک سلیقه شخصی یا سیاسی باشد.
میان همه این مؤلفهها، مولفه اول مهمترین آنها است چرا که در ادواری شاهد تنوع سیاسی ۱۰۰ درصدی بودیم و شاید هم از ۱۰۰ درصد نیز عبور کرده است. یعنی افرادی که در شرایط عادی نمیتوانستند از حیث انتخاب شدن در این فرآیند مشارکت کنند مانند انتخابات شورای شهر دوم تهران تایید صلاحیت شدند.
در انتخابات شورای شهر دوم تهران همه گروههای سیاسی که به نوعی خود را اصلاح طلب، غربگرا و هرچه که مینامیدند وارد صحنه شده و فضای حاکم در کشور نیز یک فضای کاملاً اصلاح طلبی بود ولی مردم در تهران حدود ۱۱ یا ۱۲ درصد در انتخابات شورای شهر دوم تهران شرکت کردند. حتی نهضت آزادی و کارگزاران سازندگی و هر کسی از راه رسید نیز لیست دادند اما علت مشارکت پایین مردم به این دلیل بود که هم از عملکرد شورای شهر اول ناراضی بودند و خدماتی دریافت نکردند به ویژه اینکه شورای شهر برای اولین بار با یک شعار سیاسی بسیار جدی در دولت آقای خاتمی شکل گرفت و پس از آن نیز، شورای شهر دوم تهران با یک دعوای سیاسی منحل شد. یعنی دعوای داخلی جریان شورای شهر دوم که یک جریان خالص اصلاح طلبی بود به قدری بالا گرفت که خودشان این شورا را منحل اعلام کردند و عملاً باعث نارضایتی مردم شد.
اگرچه تنوع در مشارکت اهمیت دارد اما رضایت و عدم دعوا نیز مهم است.
آقای طباطبایی از نظر شما این امر چگونه است؟
طباطبایی: آقای شریعتی به درستی اشاره کردند و محور سخنان همان بیانات رهبری در خصوص مشارکت است که از ابتدای امسال گفته شد. نقد من به دوستان در مجلس و دولت این است که دوستان جمله سازی و مقاله نویسی از بیانات رهبری را به خوبی بلد هستند اما کمتر به آن عمل میکنند. نمونه آن، عملکرد هیئت های اجرایی و هیئتهای نظارت در طول چند ماه گذشته بود که منجر شد به اینکه رهبری در دوم دی ماه تاکید کنند که مشارکت ضعیف، مجلس ضعیف به بار میآورد.
تاکید رهبری بر این موضوع یعنی مطلبی وجود دارد که باید اصلاح شود. سوالی که دوست دارم از آقای شریعتی بپرسم این است که ما به مثابه احزاب میتوانیم با جمله سازی یا مقاله نویسی یا حرف بزنیم اما آقای شریعتی و دوستانشان چه در مجلس و چه در دولت باید عمل کنند یعنی باید مردم نتیجه عملیاتی آن را مشاهده کنند.
چون اخیراً با چند نفر از همفکران آقای شریعتی نیز گفتوگو میکردم سوال اصلی برای من این است که مردم مهمتر هستند یا رای آنها؟ چرا به محض نزدیکشدن انتخابات به طور مثال، درباره کت و دامن که اگر کسی آن را در خیابان به تن میکرد او را بازداشت میکردند، در این زمان، خانمی در تلویزیون با کت و دامن حاضر شده و اتفاقی رخ نمیدهد؟ البته مشکلی با پوشش کت دامن در تلویزیون ندارم بلکه مشکل من با بگیر و ببند برای آن در بیرون است.
نکته بعدی این است که آیا مردم واقعاً تکلیف دارند یا در کنار آن، حق نیز دارند؟ که رهبری مجدداً به این اشاره کردند که مردم حق دارند.
سوال بعدی این است که آیا این حق شامل حق انتخاب شدن هم میشود یا خیر؟ یعنی فقط شامل حق انتخابکردن است که در ردیف تکالیف قرار میگیرد یا اینکه هر کسی که شایستگی و توانمندی داشته باشد، حق انتخاب شدن هم دارد؟
مقاطعی پیش میآید که بعضی مباحث مطرح میشود از جمله اینکه بحث حجاببانها به این معنی بود که خانمهای بیحجاب، کم حجاب و یا بدحجاب از حقوق اجتماعی محروم میشوند. یعنی همان کاری که دوستان در مجلس نیز به دنبال آن هستند. آیا واقعاً اگر چنین اتفاقی رخ بدهد و هنگامی که سخنگوی شورای نگهبان اعلام میکند که بیحجابها هم میتوانند رای بدهند، کنار هم قرار گرفتن این دو، چنین احساسی در مردم ایجاد نمیکند که رای آنها مهمتر از خودشان است؟
این همان مطالبی است که بخشی از مردم مطرح میکنند. البته کار آقای شریعتی و نمایندگان محترم مجلس است که حتی اگر به آنها در همین تهران رای نداده باشند- که بخش عمدهای از مردم رای ندادند -ولی آقای شریعتی وظیفه نمایندگی همه مردم تهران را در مجلس شورای اسلامی بر عهده دارد. چرا که وقتی وارد مجلس میشود و سمت نماینده مردم شریف تهران، ری و شمیرانات را دارند و باید حتی به مطالبات، دغدغه و اعتراض آن دانشجوی معترض در دانشگاه تهران نیز رسیدگی کرده و این مطالبات را کنار مطالبات حزباللهیها و همفکران خودشان دستهبندی کنند.
این مطلب مهمی است چون اگر مردم آن را به عینیت مشاهده کنند و حتی اگر رای نداده باشند با امید به آنکه کسانی وارد این مجلس شدهاند که علیرغم آن که به آنها رای ندادهاند اما دنبال مطالبات آنها هستند به مجلس امیدوار میشوند. یعنی اگر میگوییم سرعت اینترنت افتضاح است دنبال این هستند که وزیر را در این خصوص استیضاح کنند. اگر بخشی از مردم از اتفاقی که در خصوص بحث حجاب در حال رخ دادن است ناراضی هستند و پیامکهایی که برای مردم ارسال میشود و یا توقیف خودرو انجام میشود یک نماینده بگوید این کار غیر انسانی است و مقابل آن بایستد. یعنی مقابل آنچه که حقوق مردم را ضایع میکند و در فصل سوم قانون اساسی نیز ذکر شده است، ایستادگی کند. دوستان فصل سوم قانون اساسی را مقابل خود بگذارند و هر کجا که شاهد تضییع حق مردم هستند به آن ورود کنند. کاری هم به این نداشته باشند که او کم حجاب است یا بیحجاب؛ چون بالاخره او شهروند ایران است و حق زندگی دارد. به علاوه اینکه، رهبری مجدداً تاکید کردند که مردم مومن هستند حتی اگر ظاهرشان با آنچه در ذهن ماست متفاوت باشد.
شما بیانات رهبری را مشاهده میکنید اما به آنها عمل نمیکنید. این بخشی از سوالات من است به علاوه اینکه واقعاً چند نفر از نمایندگان مجلس مباحثی که مربوط به حقوق مردم است را تبیین میکنند؟ یعنی جرات و جسارت داشته باشند و ما هم ضمانت میکنیم که اتفاقی برای آنها رخ ندهد و از حقوق همه مردم ایران با تنوع و تکثر مختلف که در قانون اساسی حقوق مساوی برای آنها ذکر شده است، دفاع میکنند. به طور مثال، اگر با دانشجویی برخورد غیر قانونی انجام شد، پای آن دانشجو بایستند و از او حمایت کنند حتی اگر سلیقه او را نمیپسندند و با ذائقه دوستان و آنچه به آن اعتقاد دارند متفاوت باشد.
انتخابات از نگاه مردم ۳ سطح دارد که رهبری مجدداً با آن اشاره کردند که عبارتند از؛ حضور، خواست و اقدام مردم.
اول؛ چه کردهاید و چه کردهایم که مردم اعتماد کنند؟ مردم با چه زبانی بگویند که اعتراض کردیم، نشنیدید، ندیدهاید کاری هم نکردهاید و دریغ از یک عذرخواهی. اصلا به فرض مردم وارد انتخابات شدند؛ اما آیا بخشی از جامعه اصلاً نمایندهای دارد؟ این بخش نمایندهای در فهرست کاندیداها ندارد. خلاف واقعگوییهای وزارت کشور را دوستان باور نکنند چون بخشی از جامعه زمان بسیاری است که دیگر نمایندهای ندارد.
آیا دانشجویان معترض در انتخابات نماینده دارند که حرف آنها را بیان کند؟ آیا دانش آموزان پشت کنکوری که مصوبه ضد عدالت شورای عالی انقلاب فرهنگی استرس سه برابری به دانش آموزان وارد میکند آیا آنها نمایندهای در مجلس دارند که آن را پیگیری کند؟
در مقطعی گفتم که سخنگوی ستاد انتخابات کشور عنوان کرد که ۱۵۰۰ کاندیدای اصلاح طلب تایید صلاحیت شدهاند. نه این میزان که اگر فقط ۲۹۰ نفر از آنها را به من نشان بدهید جبهه اصلاحات همین فردا پای کار این است که لیست انتخاباتی خود را ارائه کند، اصلا چنین چیزی وجود ندارد. آقای بادامچان از قول ما میگوید که اصلاح طلبان در تهران ۲۶ کاندیدا دارند، اگر فقط نیمی از آن را به من نشان بدهند همین فردا لیست میبندیم.
نکته آخر اینکه اصلاً بیاییم و به حداقلیترین شکل ممکن رای بدهیم، آنگاه میگویند که این مجلس یا نمیشنود و یا اگر هم بشنود صدایی ندارد تا بتواند کاری انجام دهد. به طور مثال، آقای شریعتی خود شما سر قصه دفاع از حقوق دانش آموزان پشت کنکوری ایستادید ولی در آخر شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای نگهبان وارد شد و شما نتوانستید پای آنچه تصویب کرده بودید، بمانید. مصوبهای که بر اساس نظرسنجی صدا و سیما ۸۵ درصد از آن ناراضی بودند.
ممنون آقای طباطبایی، آقای شریعتی بفرمایید.
شریعتی: من نماینده هیئتهای اجرایی و نظارت نیستم و آنها خودشان باید پاسخ بدهند چون مجلس نقشی در تایید و یا رد صلاحیتها ندارد. در خصوص صداوسیما نیز به همین شکل، نماینده خودشان را دعوت کنید و با او مناظره کنید و به نماینده آنها بگویید. ما برخی اوقات نسبت به تصمیمات صدا و سیما منتقد و برخی اوقات مدافع آن هستیم.
میخواهم نکتهای را عرض کنم چون آقای طباطبایی بسیار از قانون صحبت کردند و اینکه حق مردم است. یکی از حقوق مردم عمل به قانون و پرهیز از هرج و مرج و قانونشکنی است، به هر حال قانون در کشور یک چهارچوبی دارد که عبارتند از؛ قوانین بالادستی، قانون اساسی، سیاستهای کلی مبتنی بر قانون اساسی، قوانین مصوب مجلس و آیین نامهها و مقرراتی که پیروی آنها ابلاغ میشود از این جمله هستند که در همه ادوار از جمله مجالس ششم، هفتم، دهم و یازدهم نیز آنها را داشتیم.
این برای من جالب است که عنوان میشود که هر وقت قانون به نفع ماست خیلی خوب است ولی وقتی قانون به نفع ما نیست میگوییم که این قانون به درد نمیخورد و مغایر حق مردم است. به هر حال اگر قانونی ایراد دارد باید از مسیر نقد و کارشناسی برای اصلاح آن اقدام کرد.
در جلسه احزاب با آقای رئیسجمهور، اساس مطالبه احزاب اصلاح طلب و به تعبیر من غربگرا که مدعی قانون هستند این بود که قانون انتخاباتِ اصلاح شده در مجلس را کنار بگذاریم و کار جدیدی را انجام دهیم. به طور مثال، ثبت نام از ابتدا آغاز شود و حتی من شنیدم که یکی از دوستان گفته بودند که انتخابات را به تاخیر بیندازیم و آن را در اردیبهشت ماه برگزار کنیم. من یادِ درخواست قبل از مجلس هفتم افتادم که رهبری در پاسخ به آن گفتند که زمان برگزاری انتخابات حتی یک روز هم نباید جابجا شود و باید طبق زمانبندی انجام شود.
جالب اینجاست وقتی که قانون به نفع ما نیست زیر قانون میزنیم. آقای وکیلی در جلسه با آقای رئیسی گفت که این قانون بدعت است، من به آقای وکیلی گفتم که شما نماینده مجلس بودید از شما بعید است وقتی که لایحهای در مجلس تصویب شده و شورای نگهبان آن را تصویب کرده و مراحل آن طی شده بگویید که بدعت است بلکه باید بگویید که من به این قانون انتقاد دارم و باید اصلاح شود. یا در مورد دیگری، آقای جواد امام گفت که با ارائه یک طرح سه فوریتی قانون را تغییر دهید که بسیار برای من جالب بود.
البته این دوستان هنگام حضور در قدرت هم به مدافع جمهوریت و مخالف اسلامیت تبدیل میشوند. یعنی سال ۸۸ که در قدرت نبودند، مخالف جمهوریت اقدام میکردند و میگفتند رای ملت به درد نمیخورد و باید به خیابانها برویم و رأیها را بر هم زده و بگوییم تقلب شده است. هنگامی که در قدرت هستند، میگویند که میشود علیه خدا، پیامبر، امام حسین (ع) هم راهپیمایی کرد و حتی میتوان امام حسین (ع) را خشونت طلب نامید و امثال این ادعاها را مطرح میکنند.
باید در این خصوص حلاجی کنیم که چرا رویکردمان نسبت به قانون و آنچه در کشور جاری و ساری است و یک روال منطقی و طبیعی را طی میکند، چنین است. البته ما اشکالاتی که در این زمینه وجود دارد را قبول داریم چون برخی اوقات افرادی در عمل به قانون دچار اشتباه میشوند.
بنده به عنوان یکی از افرادی که در حوزه تخصصی خودم در مجلس کار را دنبال کردهام اتفاقاً به دنبال حق مردم رفتهام؛ حق مردم که فقط آنچه شما میگویید نیست. حق مردم این است که در همین ماجرای اخیر که در سال گذشته برای دانشجویان پیش آمد، شخصاً به صورت سرزده به دانشگاه تهران و سایر دانشگاهها رفتهام و اسامی دانشجویانی که دچار مشکل شدهاند را دریافت کرده و پیگیری کردم تا سریعتر مشکلاتشان حل شود و به دانشگاه بازگردند. البته ممکن است برخی از دانشجویان خلاف آشکاری انجام داده باشند و باید روال کارشان طی شود ولی فردی که در مسیر آن ماجرا دچار حادثه یا مشکلی شده و بدون علت درگیر مشکل شده است باید به او کمک کرد که من هم این موضوع را دنبال کردهام.
حق مردم اتفاقاً این است که از میزان منابع نفتی در کشور و مصارف آن مطلع شویم. شما که پیگیر قانون هستید چرا این موضوعات را در دولت آقای روحانی پیگیری نکردید!؟ چرا وقتی آقای روحانی هیچ کاری برای معیشت مردم انجام نداد و آب خوردن مردم را هم به اتفاقات خارج از کشور وصل کردید یعنی کشور حدود ۱۰ سال از نظر اقتصادی تعطیل بود. آیا مردم در آن ۱۰ سال هیچ حقی نداشتند؟ اگر همین الان از مردم نظرسنجی کنیم، بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد از آنها میگویند که مشکل اقتصادی دارند، آیا این مشکلات اقتصادی یک شبه به وجود آمده است و یا متعلق به امروز است!؟
خوب نیست که مسائل کارشناسی که بنده در برخی از آنها ممکن است نظرم با آقای طباطبایی یکسان باشد را به دوقطبیهای سیاسی تبدیل کنیم. البته باید موضوعات سیاسی را سر جای خود بحث کنیم و مردم و نظراتشان برای ما مهم باشد اما باید به نظر عامه مردم نیز توجه کنیم. حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر میفرماید که نظر عامه مردم را جویا شوید و نظر خواص را در اولویت بعدی بگذارید. چرا که عموم مردم هستند که در گرفتاریها به داد حکومت میرسند و به آنها کمک میکنند.
فکر میکنم اینکه ما خواصی را از یک گروه سیاسی خاص را به عنوان مردم جا بزنیم و نظراتشان را به عنوان نظرات مردم بدانیم، زیبنده کشور نیست.
متشکریم، جناب آقای طباطبایی نوبت شما است بفرمایید.
طباطبایی: آقای شریعتی درست میفرمایند. من طی هفتههای گذشته با دوستان مختلفی از طیف آقای شریعتی گفتوگو یا مناظره کردهام. جالب اینجاست که میتوانم پیش بینی کنم که سخنان مرحله بعدی آقای شریعتی چیست.
شریعتی: لطفاً پیشبینی کنید.
طباطبایی: حتما پیش بینی خودم را برای شما میفرستم تا در آخر مناظره آن را با مطالب خودتان مقایسه کنید. آقای شریعتی چون مستنداتی وجود دارد و مانند سایت ریاست جمهوری و برخی دیگر از سایتها نیست که آن را پاک کنند. توییتها و واکنشهای ما به عملکرد دولت و بیانیههای حزب ندای ایرانیان در این خصوص موجود است.
بیایید این گونه عمل نکنیم که به طور مثال من شما را به عنوان نماینده بخشی از اصولگرایان میدانم و اگر فردی در تلویزیون گفت مملکت برای حزب اللهیهاست شما را مقصر بدانم و بگویم چرا چنین سخنی را مطرح کردید؟ چون شما چنین مطلبی را بیان نکردهاید. شما میگویید که اصلاح طلبها را غربگرا میدانید! خب شما یا اصلاح طلبان و طیفهای آنها را میشناسید یا نمیشناسید!؟
شما نمیتوانید با کسی که تعبیرش در خصوص آمریکا این بوده که «فرقی نمیکند که یک آدمخوار ساطور در دست داشته باشد و یا کارد و چنگال» راجع به چنین فردی بگویید که او غربگراست یا بخواهید همه یک جریان را یک دست معرفی کنید. البته در مقاطع مختلف بهانه برای زدن اصلاحات همین مدل بوده و با همین دست فرمان انجام شده است. یک نفر یک حرفی را از طیف فوق رادیکال اصلاح طلب مطرح کرده وهمین به دست آویزی برای حمله به اصلاح طلبان و ضربه به آنها تبدیل شده است.
هنگامی که دو قطبی ایجاد میکنیم اتفاقی رخ میدهد که باید همه گروههای سیاسی کشور با وجود اختلاف نظر گرد هم جمع شده و امور کشور باید با راه حلهای سیاسی حل و فصل شود نه راه حلهای امنیتی. ما اینقدر این دعواها را به سمتی بردیم که حال مردم از آنها به هم میخورد و مردم جملهای که سیاست پدر مادر ندارد را باور کردهاند. هنگامی که این جمله مدام تکرار میشود به این معناست که روش حل سیاسی برای حل مسائل را حذف کرده و مسائل را به بحران تبدیل کردهایم. آن زمان راه حل اجتناب ناپذیر آن راه حل امنیتی است که پدر و مادر در میآورد.
بنده میگویم سیاستی که پدر و مادر ندارد بهتر از راه حل امنیتی است که پدر و مادر در میآورد. برخی اوقات ما با عملکردهای خود باعث شدهایم چنین اتفاقی رخ دهد و مردم زده شوند.
بهتر است راجع به اتفاقات اخیر صحبت کنیم چون میخواهیم برای آینده تصمیم گیری کنیم؛ آقای شریعتی من از گزارهای که مطرح میکنم - که ایسپا منتشر کرده- باور کنید خوشحال نیستم. ممکن است من با آقای رئیس جمهور رای نداده باشم اما ایشان رئیس جمهور کشورمان است. وقتی روند ارزیابی مردم از محبوبیت آقای رئیسی در تیرماه ۱۴۰۰، ۴۸.۲ بوده و تیرماه ۱۴۰۲ به ۱۹.۶ تنزل یافته به این معناست که اتفاقی رخ داده است.
ما هم نقدهایی داشتهایم و حتما نقدها را در زمان خود مطرح کردهایم که در آرشیو حزب ما که از سال ۱۳۹۲ تاسیس شده و از ابتدای دولت وجود داشته و در مقاطع مختلف انتقادات خود را وارد کردهایم که میتوانید آن را مشاهده کنید. اگر میخواهیم واقع بینانه و منصفانه صحبت کنیم هر کسی باید عملکرد خود را در ترازو بگذارد و به گذشته بازنگردیم. البته شخم زدن گذشته برای کسب تجربه خوب است.
ممنونیم، آقای شریعتی بفرمایید.
شریعتی: تشکر میکنم از نکتهای که اشاره کردید و اینکه همه اصلاح طلبان غربگرا نیستند و خودتان را از آن جدا کردید. خوشحال هستیم که شما منتقد غرب هستید و اتفاقاتی که ناشی از یک دهه غربگرایی در کشور به مردم ما تحمیل شد را محکوم کردید؛ این اظهار نظر خوبی است.
طباطبایی: رفتار عقلانی با دنیا به این معنا نیست که وابستگی یا غربگرایی وجود داشته باشد.
شریعتی: هیچکس منتقد رفتار عقلانی نیست. موضع افرادی که هیچ مسئولیتی ندارند را نمیتوانیم با موضع افرادی که در صدر قرار گرفتند، برابر بدانیم. یعنی یک نفر در تلویزیون به عنوان کارشناس مسائل را مطرح کرده و نظر خود را گفته اما هنگامی که رئیس جمهور برآمده از یک جریان مطالبی را مطرح میکند و یا اقداماتی را انجام میدهد، خواه یا ناخواه به همه آنها تسری پیدا میکند. مگر اینکه مخالف او صحبت کرده باشیم. بنابراین؛ وقتی که یک دهه مشکلات اقتصادی کشور ما ناشی از این بود که ما گفتیم که مشکلاتمان را باید با آمریکا حل بکنیم چون او کدخداست و تا وقتی که مشکل با آمریکا حل نشود نمیتوانیم حتی یک قطره نفت نیز بفروشیم- این سخنان دولت قبل است- این غرب گرایی معنا پیدا میکند.
آخر دولت دوازدهم گفتند که اگر وزیری پیدا کردید که بتواند ۲۰۰ هزار بشکه نفت بفروشد به دولت شما ایمان میآوریم. ما اکنون بدون برجام، fatf و نکاتی که قبلاً به عنوان امور مقدس شناخته میشد و به عنوان عقلانیت به خورد مردم داده میشد بالای یک و نیم میلیون بشکه نفت میفروشیم که بالای ۶۵ تا ۷۰ درصد آن به روز در اختیار ماست و بقیه میزان آن را میتوانیم با یک زمانبندی در هزینههای کشور تامین کنیم. مردم باید در جریان این موارد و مطالب باشند.
طباطبایی: مردم علاوه بر اینکه باید در جریان باشند باید آن را حس هم کنند.
شریعتی: آقای طباطبایی از شما میپرسم که وقتی میگویید راه حل مشکلات امنیتی نیست در قبال راه حل امنیتی آبان ۹۸ که دولت آقای روحانی مسبب آن بود شما موضعی گرفتهاید!؟
طباطبایی: بله، بیانیه ما برای آن زمان موجود است.
شریعتی: من در آن زمان نماینده نبودم. ما در آن زمان به همراه تعدادی از کارشناسان حوزه اقتصادی به آقای روحانی نامه نوشتیم که پیوست کارشناسی تصمیم شما چه بود؟ البته بعدها نامه محرمانه آقای همتی منتشر شد که ایشان پیشنهاد بنزین ۵۰۰۰ تومانی و شوک درمانی را داده بود. یعنی رئیس بانک مرکزی دولت گذشته به رئیس جمهور پیشنهاد داده بود که بنزین را به قیمت ۵ هزار تومان برساند و مردم دچار مشکل شدند.
طباطبایی: این مورد در شورای عالی سران قوا تصویب شده بود.
شریعتی: بله رئیس جمهور مجری است و رهبری هم همواره گفتهاند که من از تصمیمات مسئولان اجرایی حمایت میکنم. اما سخن ما این است که پیوست کارشناسی تصمیمات را هم باید ارائه شود. اعتقاد داریم که بحثهای کارشناسی به مباحث دوقطبی سیاسی امنیتی نباید تبدیل شود. ما برای موضوعات مختلف راه حل کارشناسی داریم و باید آن را دنبال کنیم.
اینکه شما میگویید که مردم باید بهبود وضعیت اقتصادی را حس کنند و اتفاقا نکته من این است که ۸ سالی که گذشت در حوزه پالایشگاه سازی هیچ کاری انجام نشد، در حوزه نیروگاهسازی نیز شاهد چنین موضوعی بودیم و در آخر دولت گذشته با خاموشیهای گسترده در کشور روبرو بودیم. یعنی ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم شاهد خاموشیهای گسترده در کشور بودیم و با وزرای آن زمان جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم گفتند که ما فلان میزان ظرفیت داریم اما به فلان میزان ظرفیت دیگر نیاز داریم. ما در زمان اوج مصرف نزدیک به ۲۰ درصد ناترازی در تولید برق کشور داریم؛ چرا نیروگاه سازی و پالایشگاهسازی انجام نشد!؟ چرا وزیر نفت کشور ما میگفت که پالایشگاه سازی امر مذمومی است و باید فقط نفت صادر کنیم؟
اینها مسائلی هستند که در بلند مدت اثر خود را نشان میدهند؛ آقای طباطبایی شما فرد کارشناسی هستید. وقتی کارمان را در زمان خودش انجام نمیدهیم با مشکل روبرو میشویم. مشکل پالایشگاهسازی یک مشکل ۶ تا ۷ ساله است و پالایشگاههای بزرگ با ظرفیت ۳۰۰ هزار بشکهای به ۶ تا ۷ سال زمان برای بهرهبرداری نیاز دارد. امروز در حوزه ناترازی بنزین مشکل داریم، البته در مقطعی پالایشگاه ستاره خلیج فارس به ما کمک کرد. اما، مجدداً مصارفمان بیشتر شد و نتوانستیم آن را حل کنیم.
علت، انباشته شدن مشکلات است و مردم امروز از وضعیت فعلی و نقطهای کشور ناراضی هستند که تورم به ۴۰ درصد رسیده و قیمت ارز افزایش یافته است. فضای اقتصادی ما مشکلات بسیاری دارد اما از روندی که آن را مشاهده میکنند راضی هستند که دولت تورم ۶۰ درصد را تحویل گرفت و امروز آن را به ۴۰ درصد تنزل داده است. اما، آیا تورم ۴۰ درصد قابل دفاع است؟ هرگز. آیا روند قابل دفاع است؟ بله من از روند دفاع میکنم گرچه منتقد حوزه وزارت نفت کشور هستم و اعتقاد دارم که روندها کند است.
اتفاقاً عمده اشکالی که ما نسبت به این دولت داریم این است که چرا روندهای گذشته در حال ادامه یافتن است و چرا افراد قبلی در برخی جایگاهها حضور دارند به ویژه در مجموعههای نفت کشور ما که شما حتماً مواضع بنده را در این خصوص دنبال کردهاید بنابراین باید تلاش کنیم که اولاً از سیاهنمایی دست بردارید.
ما منتقد وضع موجود هستیم؛ بنده منتقد وضع موجود هستم و بارها در تریبون مجلس در خصوص آن صحبت کردهام و هشدار دادهام و از ابزارهای نظارتی مجلس استفاده کردم. حتی با وزیر نفت نیز در این خصوص گفتوگو داشتهام، اما وضعیت مانند وضعیت پزشکی است که بالای سر بیمار حضور دارد ولی بیمار هنوز در بخش مراقبتهای ویژه است اما پزشک میگوید که روند او رو به بهبودی است. اما آیا به آن میزان بهبود پیدا کرده که از بیمارستان خارج شود؟ خیر. هنوز تحت کنترل است و باید پیگیریها برای بهبود کامل آن انجام شود.
دولت روند را پیگیری میکند و مجلس نیز مصوبات تخصصی و کارشناسی را ناظر به حل مسئله داشته است. اما، حتماً شما هم اذعان دارید که مشکل ایجاد شده در ۱۰ سال، در دو یا یک سال قابل جبران نیست.
شما به محبوبیت اشاره کردید که در پایان دوره هر فرد یا رئیس جمهور مشخص میشود. آقای روحانی هنگامی که دولت را تحویل داد واجد محبوبیت یک رقمی بود و هم اکنون به بالای ۱۰ یا ۱۱ درصد نرسیده است. این یعنی مردم آگاه هستند و به درستی تصمیم میگیرند.
ممنون. آقای طباطبایی نوبت شما است بفرمایید.
طباطبایی: آقای شریعتی معیار رضایت مردم از نظر شما چیست و چگونه میتوان آن را متوجه شد؟ هر کدام از ما به هر حال در یک فضایی در حال زندگی کردن هستیم که هواداران و گروههای مختلف سیاسی و پژواک این صداها را میشنویم. البته در همه دنیا روشهای علمی برای نظرسنجی وجود دارد و برخی مواقع حتی لازم میشود که درباره موضوعات مهم و اساسی فراتر از نظرسنجی مردم ورود کرده و موضوعاتی که مستقیم با آن درگیر هستند، نظر مستقیم و مشخص بدهند. به علاوه اینکه، من هم روند را قبول دارم و در خصوص آن گفتم که وقتی محبوبیت آقای رییسی از ۴۸.۲ درصد به ۱۹.۸ رسیده باید احساس خطر کرد. این مقایسهها که چون رئیس جمهور سابق چنین بوده باید رئیس جمهور فعلی چنین شود، چه فرقی دارد؟
آقای شریعتی حتماً به شما بیشتر از من مراجعه میکنند؛ اکنون در بحث مالیاتها یا افزایش حقوق که متناسب با تورم نیست و به طور مشخص، مالیات که بر روی آن تاکید دارم، آیا فشار روی مردم با گره نزدن به برجام کمتر شد؟ یا اگر که میگویید دولت قبل کارهای اشتباه انجام داد، من که به شخصه از انجام کارهای عاقلانه توسط دولت فعلی خوشحال میشوم، اینکه ارتباط خود را با عربستان اصلاح کند و سازمان شانگهای را ادامه دهد و همه این امور موجب قوت و قدرت کشور است. دولت هر آنچه که عاقلانه تصمیم بگیرد همه از آن حمایت میکنند.
اولین موضعگیری پس از اینکه جمهوری اسلامی ایران روابط خود را با عربستان اصلاح کرد برخلاف آنچه که دوستان و همفکران شما که بعضی از آنها در مجلس هستند و آن کارها را در خصوص عربستان انجام دادند، ما اولین کسی بودیم که از رئیس جمهور تقدیر و دولت بابت این اقدام تقدیر کردیم. اصلاً قرار نیست موارد و اتفاقات خوب را مشاهده نکنیم. اما، برآیند و معدل آن و آنچه مردم با آن امروز دست و پنجه نرم میکنند مهم است. حتماً شما درست میفرمایید که روندی دارد که به اینجا ختم شده است اما، خواهش من این است که با این مدل فرافکنی قضاوت نکنیم چون میترسم ۴ سال اول دولت آقای رئیسی تمام شده و ۴ سال دوم در حالی آغاز شود که دولت آقای رئیسی درگیر دولت آقای روحانی باشد.
میدانید موضوع کجاست؟ جایی که مردم را امیدوار میکنید و میگویید که ظرف یک یا دو سال کارهای مشخصی را انجام میدهید. مثلاً ۴ میلیون خانه به مردم تحویل میدهید. اینها فقط وعده نیست بلکه امید دادنهایی است که وقتی رخ نمیدهد و محقق نمیشود به سرخوردگی و ناامیدی تبدیل میشود. باور کنید اگر مردم ناامید و سرخورده شوند هیچ کدام از ما خوشحال نمیشویم برای اینکه میخواهیم در این کشور زندگی کنیم. مردم این کشور باید افتخار کنند که در ایران زندگی میکنند نه اینکه هر کدام از آنها وقتی موقعیتی یا مفری مخصوصاً دانشجویان و جوانترها احساس کنند پیدا کرده اند جای دیگری برای زندگی بروند.
تاکید من گفتوگو درخصوص این موارد است. آقای شریعتی، معیار مشخصِ رضایت مردم معلوم است. اینکه ضعفهای یک دولتی را عنوان میکنیم ولی قوتهای آن را بیان نمیکنیم، مجموعه آنها برای جمهوری اسلامی ایران فاکتور میشود. البته که رئیس جمهور با رئیس جمهور متفاوت است. ۴ سال دولت اول آقای روحانی با همان ایده مورد تایید رهبری، کشور را به جاهای خوبی میرساند، حتماً اینگونه بوده است. شما نگاه کنید که شخصاً چند بار این جمله که نباید همه چیز را به برجام گره زد را تکرار کردم و گفتم که در کنار برجام باید پرکاری را داشته باشیم یعنی برنامهای برای کارآمدی جمهوری اسلامی ایران.
من حتی توئیت هم کردم و گفتم که آقای رئیس جمهور برجام بخشی از قصه است و پرکاری تکمیل کننده آن است. آنچه که اکنون به خاطر مدل فکر شما و دوستانتان در جهت خالص سازی تضعیف شده است کارآمدی است. هنوز برای شما کافی نیست که مدیران را در جاهای مختلف برکنار کردهاید. در حوزه کارشناسی و مدیریت غیر سیاسی تجربه همه دنیا چنین است که احتمال دارد فردی ۲۰ یا ۲۵ سال در یک سمت کارشناسی و حوزههای غیر سیاسی باقی بماند. چرا که تجربه دستاوردی نیست که یک روزه به دست بیاید. جوان مومن حزباللهی هم بدون داشتن تخصص نمیتواند از عهده برخی کارها بر بیاید؛ ای کاش دوستان میگفتند که شایستگی اولویت اول ماست. شایستگی و کارآمدی است که میتواند مردم را به جمهوری اسلامی امیدوار کند و آن زمان است که نتیجه مورد نظر همه ما یعنی اینکه مردم به زندگی در جمهوری اسلامی ایران افتخار کنند، تحقق پیدا کند.
ممکن است به دولتهای قبلی نقد داشته باشیم که بله حتماً هم چنین است اما به این دولت هم نقد داریم. حرفم این است که شما نماینده مردم هستید شما که فرمودید عملکرد هیئتهای نظارت و اجرایی و وزارت کشور به شما ارتباطی ندارد؛ صحیح نیست چون شما ناظر بر اجرای قانون هستید و ناظر بر اجرای قانون باید گزارش بدهد که به طور مثال وزیر کشور در این مقطع تخلف کرد. شما که عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب نیز هستید، باید آن نماینده بگوید که آقای وزیر کشور درخصوص پیشثبتنام که به اعتقاد همه دوستان اصلاح طلب یک غافلگیری بود، نقد داریم. من با دوستان اصولگرا هم که صحبت میکنم برخی معتقد هستند که پیش ثبت نامها غافلگیری بود. ما توقع داشتیم نمایندگان مجلس اینجا ایستادگی کنند و بگویند آقای وزیر کشور نمیشود به شیوه یک بام و دو هوا عمل کرد.
شما از یک طرف گفتید پیش ثبت نام برای این است که فرصت برای همه فراهم شود و از طرف دیگر گفتید که فرصت نشد تا به صلاحیت ۳۰ درصد از ثبت نام کنندگان رسیدگی کنیم. در حالی که شما این کار را انجام دادید تا فرصت داشته باشید. نمیتوانید با این استدلال که هیئتهای اجرایی ۱۰ روز وقت دارند کار خود را توجیه کنید پس اصل مطلبی که گفته شده خلاف است. آقای شریعتی بزرگوار من نباید این را بگویم؛ شما به عنوان نماینده من در مجلس که ناظر بر اجرای قانون هستید میتوانید دولت را موظف به پاسخگویی به این سوال کنید. آیا یک بار از وزیر کشور سوال کردهاید که در شرایطی که رهبری بارها بر مشارکت تاکید کردند و این اشاره مشخص را داشتند که کسانی نباید موجب دلسرد شدن مردم شوند، منظورشان من نبودم چون من در قدرت نیستم.
کسی که باعث دلسردی مردم میشود و میتواند در فضای واقعی و عملیاتی موجب ناامیدی مردم شود، افراد حاضر بر سر کار هستند. یعنی مردم عملکرد و فعالیت آنها را مشاهده میکنند و بر اساس نحوه عملکردشان دلسرد یا امیدوار میشوند. شما در این مدت کجا به دستگاههای اجرایی تذکر دادید که حداقل در این مدت که مشارکت اهمیت دارد به خوبی فعالیت کنند!؟
گاهی اوقات نگرانی و ترس من این است که مجموعه جریان بر سر کار واقعاً بیش از اینکه دنبال مشارکت باشد؛ در خصوص بیانات رهبری یادداشت نویسی و جملهسازی میکنید اما گوش نمیکنید یعنی بیش از آنکه دنبال مشارکت باشید به دنبال نتیجه مطمئن هستید.
آقای شریعتی شما نظرتان را بفرمایید.
شریعتی: در خصوص موضوع کسری بودجه مطالبی مطرح شد. من میخواهم آماری را به مردم عزیز بدهم که آقای طباطبایی نیز به آن توجه دارند. ما تقریبا بودجه ۱۴۰۰ که لایحه دولت قبل بود و دارای کسری نامطلوبی هم بود -با اینکه بنده مدافع کلیات بودجه بودم -برای اینکه کار مملکت بر زمین نماند ولی کلیات بودجه به صورت لب مرزی در کمیسیون تلفیق رای آورد. اما نمایندگان کلیات بودجه را در صحن مجلس رد کردند.
نمایندگان این مجلس هم کلیات بودجه دولت آقای روحانی را رد کردند و هم در سال آخر کلیات بودجه دولت آقای رئیسی را هم رد کردند. یعنی نگاه سیاسی در مجلس حاکم نیست و این نگاه ناشی از کارشناسی است. البته من همواره موافق کلیات بودجه هستم چون معتقد هستم فرصتی که از مجلس گرفته میشود آن دولت تمام تلاش خود را انجام داده و کلیات بودجه را آورده است و رفت و برگشت تفاوت چندانی نخواهد داشت. بهتر است که ما در مجلس با دولت هماهنگ کنیم و اصلاحات لازم را در مجلس انجام دهیم که در هر دوره به شخصه به کلیات بودجه رای موافق دادم.
اما مشکلاتی که در لایحه بودجه ۱۴۰۰ در دولت آقای روحانی وجود داشت اول این بود که خود لایحه بودجه کسری داشت. اعدادی در بودجه بود که هم در جداول و هم در متن مخفی بود یعنی عدد یک را داخل جدول نوشته بودند و وقتی ما به آقای نوبخت رئیس وقت سازمان برنامه بودجه و سایر دوستان مسئول میگفتیم این عدد یک به چه معناست؟، در پاسخ به ما میگفتند چون مطمئن نیستیم که چه اتفاقی خواهد افتاد از عدد یک استفاده کردیم. این عدد یک بعداً به ۱۰ هزار میلیارد تومان تبدیل شده و کسری بودجه ایجاد میکند.
کاری که مجلس برای بودجه ۱۴۰۰ انجام داد این بود که اعداد یک و مخفی مین گذاری شده در بودجه ۱۴۰۰ را آشکار کردیم که بسیار مهم بود. نکته دوم این است که به قدری به سراغ فروش اوراق و در واقع آینده فروشی رفته بودند که رهبر انقلاب هم فرمودند که دولت حق ندارد برای گذران امروز خود آینده فروشی کند اما دولت آقای روحانی این کار را انجام داد.
اول اینکه اوراق به قدری افزایش پیدا کرده بود که در دولت آقای رئیسی و بودجهای که داشتیم پیش بینی میکردیم ماهیانه ۱۰ هزار میلیارد تومان برای بازپرداخت اوراق اختصاص یابد؛ این رقم که ماهیانه ۱۰ هزار میلیارد تومان است، تقریباً سالیانه ۱۲۰ هزار میلیارد تومان میشود که ۱۰ درصد بودجه کل کشور را شامل میشود. یعنی ۱۰ درصد از بودجه را بابت پرداخت بدهیهای سررسیده شده اختصاص دهیم.
طباطبایی: آیا الان از صندوق ذخیره ارزی برداشت نمیشود؟
شریعتی: آن را هم عرض میکنم. مجموع اتفاقی که در خصوص بنزین رخ داد. ما با یک پدیدهای مواجه شدیم که دولت به ما گفت که دولت قبل بنزینی را پیش فروش کرده ولی آن را تحویل نداده است. یعنی پول آن را دریافت کرده و هزینه شده است و الان باید بنزین را به خریدارانی بدهیم که به ما هیچ پولی نمیدهند. به نحوی که پول بنزین را دولت قبل دریافت کرده و خود بنزین را ما باید با آنها تحویل دهیم. این اتفاقات رخ داده و نمیتوانیم آن را کتمان کنیم. اثر این اتفاقات روی اقتصاد و تورم در آینده قابل تصور است و این آینده فروشی مسئله بسیار مهمی است. ما تعهد دولت فعلی را تا آنجایی که میشود آینده فروشی نکند و اوراق اضافه نشود ...
طباطبایی: الان اوراق اضافه نشده است؟
شریعتی: اضافه شده است اما توضیح دارد. ما تنها در یک جا رای دادیم که اوراق افزوده شود و آن هم در حوزه پرداخت مطالبات زیرساخت کشور در حوزه نیروگاهی بوده است. این موافقت در قالب متمم بودجه ۱۴۰۲ بود.
اصل موضوع این است که اگر قرار شد ما اوراق را خارج از روال و قاعده قبلی انجام دهیم باید در زیرساخت باشد که آن هم باید دولت متعهد شود که از محل عواید پروژههای عمرانی آن را جبران کند و اینگونه نباشد که ما برای پرداخت حقوق کارمندان اوراق چاپ کنیم. شما فقط دولت را نبینید. شهرداری تهران -سال اول که دوران جدید شهردار فعلی آغاز شد- آقای زاکانی در مجمع نمایندگان استان تهران برای ما تعریف کرد هنگامی که وارد شهرداری شده بود؛ با دوستانی که هنوز تغییر نکرده بودند و از دوران قبل در ساختار شهرداری حضور داشتند، جلسه داشتیم که به ما(زاکانی) گفتند که برای پرداخت حقوق بودجه و پولی نداریم. آقای زاکانی از آنها پرسیده بود که ماههای قبل چگونه حقوق کارمندان شهرداری را پرداخت کرده بودند؟ در پاسخ گفته بودند که از بانک شهر وام اخذ شده بود.
کاری که آقای زاکانی انجام داد و به نظرم جزو افتخارات جریان انقلابی است که در دولت و مجلس هم مشابه آن رخ داد، خزانه واحد بود. خزانه واحد جزو احکامی است که در برنامه هفتم توسعه مقرر شده است. موضوع خزانه واحد در شهرداری تهران نیز محقق شده است که فقط از محل تجمیع حسابهایی که در شهرداری تهران چیزی معادل ۱۲۰۰ حساب بانکی شرکتها و موسسات توانستند حقوق یک ماه شهرداری تامین شده است. آقای طباطبایی شما از میزان حقوق یک ماه شهرداری تهران آگاه هستید؟
طباطبایی: نه؛ اطلاعی از آن ندارم. شما اطلاعات آن را از دوستانتان در شهرداری تهران دریافت میکنید.
شریعتی: ما هم اطلاعات آن را از شهرداری تهران دریافت میکنیم ما با آقای حناچی و محسن هاشمی هم جلسه داشتیم. اتفاقا در جلسهای که آقای محسن هاشمی و حناچی به مجلس آمدند به کمکهایی که مجلس یازدهم انجام داده بود اذعان داشتند که در دوره گذشته مجلس انجام نشده بود. ما در آن دوره هم حوزه مطالبات حمل و نقل کشور را پیگیری میکردیم، در این دوره هم در حال پیگیری آنها هستیم.
رقم ۱۵۰۰ میلیارد تومان حقوق یک ماه همه کارکنان شهرداری تهران است. شما به حقوق متناسب با تورم اشاره کردید؛ آیا شما به دولت اعلام کردید که چرا حقوق متناسب با تورم ۶۰ درصدی را پرداخت نمیکند؟
طباطبایی: نه.
شریعتی: نگفتید. در خصوص روابط با عربستان نیز ما کسانی بودیم که از برقراری رابطه با عربستان استقبال کردیم و اتفاقاً امروز نتیجه آن را در افزایش قدرت منطقهای ایران مشاهده میکنیم که این توافق یک توافق بسیار مهمی بوده است. یعنی سیاست خارجی که کسان دیگری وعده آن را میدادند این دولت به آن عمل کرد.
طباطبایی: روند آن وجود داشته و دوستان شما آن را بر هم زدند.
شریعتی: ما همان موقع هم با اتفاق رخ داده در سفارت عربستان مخالف بودیم و اعلام کردیم. سیاست خارجی در کلیت نظام رخ میدهد و اجرای آن با دولت است. دولت قبل یک دوگانه ساختگی ایجاد کرد میان نظام و دولت یا دیپلماسی و میدان، در حالی که همه میدانند اینها در طول یکدیگر هستند؛ به نحوی که نظام سیاست خارجی را تدوین کرده و دولت آن را اجرا میکند. ما به این موضوع اعتماد داریم حالا مردم گلایه خود را باید کجا بیان کنند!؟
قانون میگوید که ریاست جمهوری یک دوره ۴ ساله است و هر فرد میتواند دو دوره به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود. اگر مردم در دور اول قانع شدند آنگاه در دور دوم نیز به آن فرد برای ریاست جمهوری رای میدهند البته این حرف شما را قبول دارم که عملکرد آقای روحانی در دولت اول خود بهتر است دولت دوم او بود.
طباطبایی: به علاوه اینکه در دولت دوم افزایش رای هم داشت.
شریعتی: اما دو نکته دارد اول اینکه پاسخ سوال من را ندادید آنجا که جمهوریت نظام به نفع ماست اذعان نمیکنید!؟ آقای روحانی با ۰.۷ درصد در دولت اول خود به ریاست جمهوری انتخاب شد چرا این مطلب را عنوان نمیکنید!؟
طباطبایی: ما این مطلب را میگوییم مگر باید هر روز بگوییم که هوا وجود دارد!؟
شریعتی: آنجایی که ادعای تقلب را مطرح میکنید، همانجا و به همان میزان ۰.۷ درصد را مطرح نمیکنید. همین دوستان در جلسه با آقای رئیس جمهور به همین دلیل جلسه را بر هم زدند. آقای علی ربیعی این کار را انجام داد البته نمیدانم آقای ربیعی همفکر شما هست یا خیر؟
طباطبایی: جلسه را بر هم نزدند نیاز بود که به صحبتهای آقای محصولی پاسخ داده شود و آن پاسخ داده شد.
شریعتی: بحث تقلب بود شما که تقلب را قبول ندارید اما بحث من این است که اگر دولت آقای رئیسی مورد قبول مردم نباشد در پایان دولت نتایج آن بروز خواهد کرد. یعنی مانند یک بازی فوتبال در پایان نتیجه مشخص میشود و میتوان کارنامه فعالیتها را مشاهده کرد. نکته جالب اینجاست که آقای روحانی در پایان دو دوره فعالیت خود به عنوان رئیس جمهور هنوز از احمدی نژاد میگفت. اینگونه با مردم صحبت میکردند و مشکلاتی که رقم خورد به دولت قبل حواله میدادند.
یک نکته هم درباره خالص سازی بگویم؛ خالص سازی به معنای آنکه افرادی که به زعم ما از ما ضعیفتر و به زعم شما از شما ضعیفتر هستند؛ فکر کنم که من قویتر هستم و یا فهم بیشتری نسبت به موضوع دارم، این حرف غلطی است که آنها باید حذف شوند. خالص سازی به این معنا صحیح است که من خود را تقویت کنم و سعی کنم همه اطرافیان من تقویت شوند. این حرف درست و صحیح است که ما به آن معتقد هستیم.
درباره شایستگی و کمیسیون ماده ۱۰ احزاب هم به این اشاره کنم، از آقایان شکوری راد، امام، و اصغرزاده بپرسید که ما در آن کمیسیون برخلاف رویههای قبلی که در دولت قبل تصمیم گرفتند برخی از احزاب را سنگ جلوی آن پای آنها بیندازند ما راه را باز کردیم. علامت مشکلاتی هم داشتند که آنها را حل کردیم و از آنها برای حضور در کمیسیون دعوت کردیم. در حالی که این روال قبلاً وجود نداشت...
طباطبایی: البته اشکال من به وزارت کشور بود.
شریعتی: درباره وزارت کشور هم باید به این نکته اشاره کنم که اتفاقاً این موضوع را از آقای وحیدی سوال کردم. البته فرصت نبود که در مجلس این سوال را طرح کنم. آقای وحیدی توضیح داد که زمان پیش بینی شده در قانون برای هیئتهای اجرایی محدود و کم است. یعنی اگر قرار باشد قانون انتخابات اصلاح شود زمان هیئتهای اجرایی باید افزایش پیدا کند اما این خللی در کار ایجاد نمیکرد چون مشکل جایی بود که آقای وحیدی گفته بود برخی از افرادی فرصت نشد تا هیئتهای اجرایی صلاحیت آنها را بررسی کنند. وزیر کشور گفت به دلیل اینکه حق الناس مردم در این حوزه رعایت شود افرادی که فرصت برای رسیدگی به صلاحیت آنها وجود نداشت، قرار شد تا عدم تایید صلاحیت برای آنها ثبت نشود. یعنی عدم احراز صلاحیت برای آنها ثبت شود تا با اعتراض در شورای نگهبان به صلاحیتشان رسیدگی شود.
طباطبایی: این همان کاری بود که رهبری گفتند نباید انجام شود.
شریعتی: این اشکال باید در طول فرآیند اصلاح شود. اتفاقاً انتظار داشتم که دوستان اصلاح طلب ما از قانون مجاز حمایت کنند چون دو کار را در این قانون انجام دادهایم؛ اول، اینکه روند و زمان را طولانی کردیم تا حق الناس رعایت شود و دوم، ما در مجلس تصویب کردیم تا مستندات رد صلاحیتها حتماً باید به افراد تحویل داده شود در حالی که قبلاً چنین قانونی وجود نداشت و مجلس یازدهم این قانون را تصویب کرد. تعجب میکنم چرا از این قانون حمایت نمیشود.
آقای طباطبایی فرصت شما است بفرمایید.
طباطبایی: آقای شریعتی از توضیحات شما ممنونم. من باز هم بر همان حرف خود هستم. وزارت کشور که وظیفه آن برگزاری انتخابات با شرایط استاندارد است، در مقاطع مختلف نشان داده به جای اینکه به وظیفه خود عمل کند، امور دیگری را در اولویت خود قرار داده است. اگر بخواهم از صحبتهای خود آقای وزیر و عملکرد او برای تیتر استفاده کنم میتوانم بگویم؛ «عصبانیتر کردن مردم و ایجاد نارضایتی در بین بخشی از جامعه.»
اشاره من به آن بخش بود که شما به عنوان نماینده وظیفه بیشتری دارید که تذکر داده، پیگیری کنید و به نتیجه برسانید.
در خصوص کسری بودجه و مشکلات اقتصادی صحبت شد؛ حتی برای یک بار این امکان فراهم نشد تا دور یک میز نشسته و ریشه مشکلات اقتصادی را به صورت کارشناسی بررسی کنیم. البته تقریباً همه ما به آن آگاه هستیم به محض اینکه قیمت دلار افزایش یا کاهش داشته باشد، تاثیر خود را بر روی بخش عمدهای از اقتصاد کشور خواهد داشت. اطلاع ندارم که شما این موضوع را از نزدیک و با پوست، گوشت و خون خود درک کردهاید یا خیر؟
در خصوص بحث دست اندازی به آینده که مطرح کردید نیز سوال من این است که این دولت آیا پول بدون پشتوانه چاپ نکرده است و رشد نقدینگی نداشتهایم و متوقف شده است؟ به علاوه اینکه میگویم ممکن است اتفاقات بسیاری رخ داده باشد اما مردم باید قضاوت کنند و نظر نهایی را بدهند که سفرهها و معیشت آنها بهتر یا بدتر شده است.
میخواهم بجای چالشهایی که همیشه وجود داشته دولت فعلی را بررسی کنیم. البته هدف ما شخم زدن گذشته نیست. میخواهم راجع به یک موضوع مشخص با شما، آقای شریعتی به عنوان عضو کمیسیون ماده ۱۰ احزاب صحبت کنم. اینکه من یک سوال دارم که آیا تا به حال شنیدهاید که برای بناهای ساختمانی همایشی تحت عنوان نقش بناها در ساختمان برگزار کنند؟ قاعدتاً وظیفه بناها ساختمان سازی است. بارها و بارها شاهد بودهایم که در نزدیکی انتخابات همایش نقش احزاب برگزار میشود. هنگامی که روی یک اتفاق یا موردی بیش از حد تاکید میشود یعنی آن مورد به صورت عملیاتی اجرا نمیشود و برای اهداف نمایشی به دنبال آن هستند.
ما به جای اینکه نق و غر بزنیم و نظایر این کارها تصمیم گرفتیم که کارشناس دعوت کنیم و متن و نامهای خطاب به وزرای مربوطه نوشته شود چون کار احزاب مطالبهگری برای آن بخشی است که نماینده آنها هستند باور کنید که هیچ جوابی از هیچ مرجعی در طول این مدت نگرفتیم. آخرین مورد آن درباره آلودگی هوا بود که بعید میدانم بتوان آن را پنهان کرد و یک موضوع شفاف است به رئیس محترم سازمان حفاظت از محیط زیست نامهای نوشتیم و گفتیم که عملکرد دستگاههای ذیربط در حوزه آلودگی هوا را طبق قانون شفافیت که مردم باید از آن خبردار باشند. اکنون یک ماه از آن نامه گذشته و میدانم که ۶۰ صفحه تهیه شده اما به دلایل مختلف پاسخ ما را نمیدهند.
قرار شد تا اقدامات قانونی برای شکایت انجام شود چون اینکه جواب نه یک حزب شناسنامهدار و مجوزدار را نمیدهند بلکه پاسخ مطالبات بخشی از مردم داده نمیشود را پیگیری کنند. نقش احزاب در انتخابات باید یک نقش ارگانیک باشد. یعنی همانند سراسر دنیا که این تجربه را داشتهاند. اگر نمیگویید که من غربگرا هستم این تجربه در همه جای دنیا وجود داشته و اتفاقاً تجربه خوبی است که تکلیف مردم هم در آن روشن است. چرا که احزاب و جریاناتی هستند که پای کار انتخابات آمده و نقش خود را ایفا میکنند.
خواهش من از شما این است که دو کار را با همکاری یکدیگر به صورت واقعی پیگیری کنیم. اما این چنین نشود که مانند دفعه قبل که من به عنوان یک شهروند که تصورم این بود که شما به عنوان نمایندهام قرار است مطالباتم را پیگیری کنید، نشود. در صورتی که این موضوع شخصی نبود بلکه موضوع یکی از احزاب بود که پروانه آنها صادر نشده بود و به من گفتند اگر میتوانم به آنها کمک کنم.
اصلاح قانون انتخابات را به صورت واقعی زیر نظر یک شورای ملی پیگیری کنید که متشکل از احزاب سیاسی است. اینگونه نیست که هنگام انتخابات آقای وزیر کشور از احزاب سیاسی دعوت کند. در حالی که در طول سال یک جلسه هم نداشته است.
دوستان بسیاری به من مراجعه کردند. یعنی همان افرادی که از آنها خواهش کردم تا در انتخابات شرکت کنند. آنها رد صلاحیت شدند و اسامیشان را به دستگاههای مربوطه دادم تا پیگیری کنند. از شما خواهش می کنم امکان شکایت از رد صلاحیتها در یک دادگاه صالحه به وجود بیاید تا بتوان از کسی که بدون مستندات فرد دیگری را رد صلاحیت کرده، مطالبه کرد. شما از برخی مستندات آگاهی دارید، مثلا یک فرد با فرد دیگری مشکل داشته است هنگام مراجعه برای تحقیقات محلی به اشتباه و با غرض درباره فرد دیگری گفته که به طور مثال پوشش او مشکل دارد و خجالت میکشد که درباره آن صحبت کند.
عمدهترین موارد آن درباره افراد شناخته شده است و من مستندات آنها را به شما تقدیم میکنم. آقای شریعتی لااقل قول بدهید تا حداقل دستاورد این جلسه در حوزه حزبی و سیاسی این باشد که در این دو مورد کمک کنید. یعنی امکان شکایت از رد صلاحیتها در دادگاه صالحه و اصلاح قانون انتخابات فراهم شود. علت تاکید من بر روی اصلاح قانون انتخابات این است که هر اتفاقی که رخ میدهد بهانه تکراری این است که قانون انتخابات نیاز به اصلاح دارد. ما که مشارکت تا این میزان برایمان اهمیت دارد و امر انتخابات هم به طور متوسط هر دو سال یک بار برگزار میشود، آیا برای یک بار هم که شده جمعی دلسوز و عاقل نباید بنشینند و با مشارکت همه ذینفعان یعنی در اینجا کسانی که میتوانند ورود اساسی به موضوع داشته باشند اتفاقاً احزاب سیاسی کشور هستند که همواره در هنگام انتخابات نقش آنها با اهمیت قلمداد میشود و قبل و بعد آن از یاد میروند.
شریعتی: اینکه شما گفتید درباره پیش ثبت نام غافلگیر شدهاید به نظرم اینگونه نبوده چون همه مردم از آن آگاه بودند هر فردی که میخواست میتوانست پیش ثبت نام کرده و در صورت عدم تمایل برای ثبت نام میتوانستید ثبت نام را نهایی نکنید. به نحوی که پیش ثبت نام تکلیفی برای هیچ فردی ایجاد نمیکرد. به نظرم یک بازی سیاسی برهم خورد من در آن جلسه هم گفتم که قرار بود ثبت نام در انتخابات و مشارکت سیاسی اصلاح طلبان در انتخابات برای برخی از مطالباتی که به دنبال آن هستند، گرو نگه داشته شود وگرنه هیچ منعی برای ثبت نام وجود نداشت.
نکته بعدی در خصوص خالص سازی است که باید مطلبی را به سخنان خود اضافه کنم. وقتی آقای زنگنه بر سر کار آمد گفت که هر کسی با ما نبوده است، برود. آقای زنگنه در دولت قبل نقش مهمی داشت به گونهای که آقای روحانی از او به عنوان ژنرال دولت یاد کرد و معاون آقای زنگنه همچنان در سمت معاون برنامهریزی وزارت نفت دولت سیزدهم حضور دارد. بالای ۶۰ درصد از مدیران میانی به بالا در دولت آقای رئیسی از مدیران دولت گذشته هستند پس چگونه شما ادعای خالص سازی را مطرح میکنید؟
رشد نقدینگی شیب کاهشی داشته و روند افزایشی آن منفی بوده است. مردم هم در سال ۱۴۰۴ نظر نهایی خود را درباره این دولت اعلام میکنند کما اینکه در این انتخابات نظر خود را درباره نمایندگان اعلام میکنند. در انتخابات اسفند ۹۸ آقای مجید انصاری که به مراتب از من شناخته شدهتر بود و رقیب ما در تهران بود، چرا مردم یعنی بدنه سیاسی شما به او رای ندادند؟
مردم از عملکرد دولتی که آقای انصاری معاون آن دولت بود، ناراضی بودند. و از عملکرد آقای انصاری که چند دور نماینده مجلس بود، ناراضی بودند. البته ایشان در ادوار قبلی رای بالایی داشت.
نکته بعدی در خصوص نظرم درباره احزاب این است که بخشی از روند احراز صلاحیت کاندیداهای انتخابات را باید به احزاب سپرد یعنی باید حزب مسئولیت قبول کند و بگوید که من افراد شایسته را انتخاب میکنم و برنامههای آنها را اعلام میکنم. به نحوی که اگر حزبی افرادی را معرفی کرد و آن افراد بعداً دچار فساد و مشکل شدند حزب مطبوع باید پاسخ بدهد و تاوان آن را بدهد و محروم شود. قانونی به این شکل باید تهیه و تدوین شود که بخشی از مسئولیت را به احزاب بسپاریم.
در خصوص جلسهای که شما گفتید که برخی از احزاب دنبال نکردند، فکر میکنم اتفاقا چون سال قبل نیز جلسه احزاب با آقای رئیسی برگزار شد و ما از این بابت از آقای رئیسی تشکر کردیم چرا که این کار نه در دولت آقای خاتمی و نه در دولت آقای روحانی انجام نشد و احزاب منتقد دولت هیچگاه در چنین جلسهای اجازه بیان مطالب خود را با آقای رئیسجمهور نداشتند.
اتفاقاً هنگامی که آقای خاتمی در دانشگاه تهران سخنرانی داشت، دانشجو بودم. ایشان از سمت طرفداران قبلی خود مورد هجمه قرار میگرفت و ما از او دفاع میکردیم. طرفدارانشان به آقای خاتمی توهین میکردند و ما به آنها میگفتیم که این کار را نکنند چون آقای خاتمی رئیس جمهور قانونی کشور است.
شما در خصوص مرجع بررسی کننده صلاحیتها مواردی مطرح کردید. فعلاً که قانون به نحو فعلی مشخص کرده است اما اگر قرار شد قانون تغییر کند و من و شما به عنوان کارشناس نظر خود را اعلام کنیم؛ شما چه ضمانتی میدهید که اگر آن دادگاه رای بر خلاف شما داد به آن تمکین کنید؟ سابقه تاریخ جریان اصلاح طلب تقریباً اینگونه بوده که هر روندی که به هر دلیلی در کشور حاکم شده، تا قانون به نفعشان نبود زیر آن زدهاند؛ نمونه آن سال ۸۸ بود.
طباطبایی: مصداق مد نظر شما انتخابات بوده نه قانون.
شریعتی: بله اما انتخابات هم در قالب قانون برگزار شد. فرایند قانون هم اکنون ناظر مجری و روند اجرا را مشخص و فصل الخطاب را معلوم کرده است. آیا غیر از این است؟ آیا شما از رد اعتبارنامه آقای تاجگردون در مدرسه یازدهم که یک فرآیند قانونی بود، دفاع کردید؟ در حالی که آقای پزشکیان در مجلس اعلام کرد که این کار سیاسی است و با آن مخالفت دارند. چرا روندهای قانونی که وجود دارند و طی آن اتفاقهایی رخ میدهد را زیر سوال میبرید؟ ضمانت اینکه اگر حرف شما تحقق پیدا کند، چیست؟ در حالی که شما بارها گفتهاید که قوه قضاییه هم اصولگراست به همین دلیل چه ضمانتی برای اینکه به رای آن دادگاه تمکین کنید، وجود دارد؟ یعنی شما این تجربه شیرین را در اختیار مردم و نظام قرار ندادهاید که یک روندی را میپذیرید ولو اینکه به ضرر شما باشد.
طباطبایی: آقای شریعتی خواهش میکنم که این کار را نکنید و نیتخوانی و با پیش فرض صحبت نکنید البته چون گذشته است نمیخواهم با آن ورود کنم اما فقط میخواهم بگویم که اولاً با کسی صحبت میکنید که از همان ابتدا با همه اتفاقاتی که رخ داد، پافشاری حزب و دوستان ما این بود که باید در انتخابات مشارکت کرد. ما برای قانع کردن کسانی که از روندها و اتفاقاتی که شما مد نظر دارید، ناامید شده بودند. شما در خصوص ۹۸ میفرمایید که چرا این اتفاقات رخ داد؟ اما به حوادث قبل از آن اشاره نمیکنید. همه را بر گردن عملکرد دولت میاندازید! بله؛ دولت هم یکی از عوامل موثر بوده است اما آیا اتفاق هواپیمای اوکراینی و آبان ۹۸ نبود؟ اما همه این موارد را مردم به چشم دولت نمیبینند بلکه از آن با عنوان مجموع حاکمیت یاد میکنند.
نباید بخش بخش به آن پرداخت و فکر کنیم که خیالمان راحت شده است و بگوییم که گردن ما نبوده است. مجدداً تکرار میکنم که میتوانیم واقعیت را نادیده بگیریم و حقیقت را کتمان کنیم اما عواقب آن را نمیتوانیم نادیده بگیریم و روی سرمان آوار میشود. البته این اتفاق طی سالهای اخیر افتاده است. فکر میکردیم فرصتی داریم و میتوانیم کاندیداهای خود را مخصوصاً در شهرستانها برای ثبت نام قانع کنیم. اما به دلایل مختلف همچون اتفاقات پاییز ۱۴۰۱ بخش عمدهای از بدنه اصلاحات دلسرد شده بودند. ما در این تصور بودیم که میتوانیم تا یک ماه آینده که ثبت نامها آغاز شود فرصت داریم. اما به ناگاه پیش ثبت نام اعلام شد و ما غافلگیر شدیم.
شریعتی: چرا پیش ثبت نام نکردید؟
طباطبایی: چرا دو طرف را نمیبینیم. اتفاقاً شهادت میدهم که برخی از سران اصلاحات جلسه تشکیل میدادند تا این دوستان را قانع کنند تا در طول این مسیر ثبت نام کنند اما به ناگاه با فرصت یک هفتهای مواجه شدند که باید پیش ثبت نام میکردند.
شریعتی: آیا پیش ثبت نام ضرری داشت؟
طباطبایی: استدلال من به دوستان همین بود اما همه آن را نپذیرفتند.
شریعتی: یعنی قبول دارید که جریان اصلاحات منطقی عمل نکرده است؟
طباطبایی: وقتی که این طرف شاهد بود که چنین فضایی حاکم است و میتوان فرصت بیشتری برای اقناع داد، این فرصت را در اختیار گروهها قرار میداد تا ثبت نام کنند. این موضوع اشکالی ندارد و نباید نیت خوانی نکنیم.
شریعتی: یعنی شما الان نیت خوانی کردید!؟
طباطبایی: نه نیت خوانی نکردهایم بلکه گفتم که غافلگیر شدیم.
شریعتی: اتفاقا شما نیت خوانی کردید. با خودتان گفتید چون بعدا به ما اجازه ثبت نام نمیدهند پس پیش ثبت نام هم انجام ندهیم.
طباطبایی: نه گفتم وقتی که نتوانستیم بخشی را قانع کنیم و فرصت کافی نداشتند برای پیش ثبت نام نیامدند. همان افرادی که آمدند چه شده است!؟ ما در تهران همه ضرب و زور خود را گذاشتهایم یعنی همان احزابی که مدافع شرکت انتخابات هستند کلاً ۱۱ نفر نامزد در تهران داریم که قابل رقابت هستند. در مجموع شهرستانها کلا ۳۵ نفر را در سطح کشور داریم که تایید صلاحیت شدهاند. یعنی ما برای حدود ۱۴۰ تا ۱۴۵ کرسی در مجلس وقتی که دوستان ثبت نام کردند برنامه داشتیم که این موضوع به ۳۵ کاندیدا تقلیل پیدا کرده است. حالا سخنگوی وزارت کشور بگوید که ۱۵۰۰ کاندیدا !
آقای شریعتی از شما میخواهم که از این نکته دفاع کنید که بخشهای بسیاری در حاکمیت به رعد و برق برای مردم تبدیل شدهاند و برای حلقه خودیهایی که هر روز تنگتر میشود و صدای بخشی از جریان اصولگرایی هم را درآورده است، باران شدهاند. آقای شریعتی این ساز و کار پس از مدتی جواب نمیدهد.
شریعتی: این همان جمله سازی بود که خودتان هم به آن معتقد بودید.
طباطبایی: من میتوانم جملهسازی کنم ولی شما نمیتوانید. خواهش میکنم پای کار بخشی از جامعه بایستید که نماینده ندارد و در عین حال اعتراض هم دارد و نمایندهاش را نه در مجلس و نه در ارکان حاکمیت مشاهده نمیکند. فکر میکنم این روزها تدبیری که در قوه قضاییه درباره موضوعات مختلف انجام میشود قابل مقایسه با سایر بخشهای دستگاه حکمرانی نیست و واقعاً دستگاه قضایی در این مدت نشان داد که میتوان برخی جاها عاقلانه و با تدبیر عمل کرد و نتایج آن موجب رضایت مردم خواهد شد.
شریعتی: آقای پیرموذن که گفتند ۱۷۰ نفر ولی شما میگویید ۱۱ نفر.
طباطبایی: این لیستی است که در اختیار من قرار دارد.
از هر دو بزرگوار بابت حضور در این مناظره سپاسگزاریم.
شریعتی: بنده هم از شما سپاسگزارم.
طباطبایی: بنده هم از فرصتی که ایجاد شد سپاسگزارم.
نظر شما