به گزارش شانا - مهندس باهنر، عضو شورای مرکزی ائتلاف نیروهای انقلاب، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و دبیرکل جامعه اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حضور در برنامه صف اول به پرسش درباره انتخابات پاسخ داد.
سؤال: این دو مرحلهای شدن ثبت نام نامزدهای انتخابات مجلس را شما چطور میبینید؟ با آن موافق هستید، اگر شما الان نماینده مجلس بودید به این تغییر رأی میدادید؟
مهندس باهنر: بحث بحث مهمی است و یک به اصطلاح ابزار و برّنده دوطرفه است. یعنی از یک طرف غالباً نمایندگان مجلس تلاش کرده اند که مسئله رسیدگی به صلاحیتها هم صلاحیتهای شناسنامهای و هم صلاحیتهای معنوی و شرایطی را که قانون گذاشته است برای نامزدهای نمایندههای مجلس و قانون اساسی مشخص کرده است و نظارتی که شورای نگهبان دارد، میخواستم یک فرصت بیشتری باشد برای این قضیه و از یک جهت میتواند مفید باشد، اما یک نگرانی جدی هم من و بعضی از فعالان سیاسی داریم و آن هم اینکه این مسئله، چون تقریباً یک دفعه مطرح شد، قاعدتاً هم حالا پیش بینی من این است که ثبت نامها زیاد خواهد بود ظرف همین هفت هشت روزی که وقت است، ثبت نامها زیاد بود و انشاالله بر انگیزه همه کسانی هم که به میدان میآیند و ثبت نام میکنند، ما احترام قائل هستیم. اما جریانهای نماینده شناس و کسانی که میتوانند مؤثر باشند در مجلس، راهبری مجلس و راهبردهای مجلس، اینها که من با آنها مذاکره میکنم و مذاکره کرده ام یک مقدار شوکه شده اند به اصطلاح. چون بالاخره در بعضی از شهرهای بزرگ قاعدتاً انتخابات لیستی است، احزاب فعال میشوند، جریانات فعال میشوند، جناحها فعال میشوند و آدمهایی که خودشان را میخواهند در معرض بگذارند قاعدتاً اول میخواهند بررسی کنند که اگر ما ثبت نام کردیم آیا اسم مان در لیست خواهد بود در لیست نخواهد بود، کسی از ما حمایت میکند، حمایت نمیکند و علی هذا و این فرصتی که یکدفعه اعلام شد، من نگران هستم که بالاخره یک عده در این فرصت خودشان را و جریان شان را نتوانند قانع کنند که بروند و ثبت نام کنند.
افراد دارای صلاحیت ثبت نام کنند
باهنر : خوب طبق قانونی هم که ابلاغ شده است ریاست محترم مجلس به رئیس جمهور ابلاغ فرمودند و رئیس جمهور هم به وزارت کشور و وزارت کشور هم ستاد انتخابات بیانات اش را داده است و دارد تکرار میکند، قاعدتاً شاید گریزی از این مسائل نباشد. چون همانطور که شما فرمودید کسانی که پیش ثبت نام را انجام ندهند، قاعدتاً دیگر هر ثبت نام کرده در مراحل بعدی محروم هستند و نمیتوانند ثبت نام کنند و این من فکر میکنم یک معضل به وجود میآورد، یک مشکل به وجود میآورد که من خیلی وارد بحثهای حقوقی اش هم نمیشود. اگر مصلحت بدانید من حاضر هستم حتی بخشهایی از مسائل حقوقی اش را هم مطرح کنم. اما در هر صورت این قانون که الان ابلاغ شده است و لازم الاجرا است یک عده زیادی که میتوانند تأثیرگذار باشند، هم در مشارکت مردم، هم بالا رفتن رقابت مردم و امنیت و سلامت انتخابات میتوانند مؤثر باشند. اینها الان احتمالاً مردد هستند. من اگر در پایان همین صحبت یا همین اول شروع میکنم، بنده توصیه ام این است که هر کس خودش را میدانید در مظان انتخاب شدن میداند توصیه من این است که ثبت نام کند و این فرصت را از دست ندهد. اما اینکه به توصیه من چه تعداد آدمها حاضر هستند عمل کنند، حاضر هستند صحبت کنند، حتی در مسائل تأیید و ردصلاحیت ها، خب بعضیها بالاخره بحث و صحبت شان این است که ما بالاخره باید یک اطمینان و مایی داشته باشیم از اینکه آدمهایی که میخواهیم معرفی کنیم آدمهایی که میخواهیم از آنها حمایت کنیم، اینها مورد تأیید نهایی شورای نگهبان قرار میگیرند یا نه، که اگر کسی ثبت نام کند بعداً حتی ما بعضاً به بعضی از دوستان میگوییم شما ثبت نام کنید اگر خواستی بعداً انصراف بده و ثبت نام دوم را نکن. اما استدلالی که میکنند میگویند که ما اگر ثبت نام کردیم درست است بعضیها میگویند آقا در سیستم اسم محرمانه میماند، ولی میگویند که از یک نکتهای از دو سه نفر که بگذرد دیگر محرمانه نمیماند. آن وقت در فضای مجازی که وجود دارد آن موقع من دیگران را مثال نزنم، مثلاً فرض کنید بنده باهنر بروم پس فردا ثبت نام کنم بعد دو ماه آینده بگویم نه من منصرف هستم و نمیخواهم ثبت نام کنم. هزارتا حرف و حدیث پشت سر من شروع میشود که آیا صلاحیت اش را تأیید نکردند، آیا مشکل داشت، آیا اینجوری بود، آیا به او خبر دادند که ثبت نام نکنند، به او دستور دادند ثبت نام نکنند و انواع و اقسام این حرفها مطرح میشود؛ بنابراین من در مقدمه بحث عرض کردم این یک کارد دولبه است یک چاقوی دولبه است از یک طرف میتواند یک فرصت خوبی را برای هیئتهای نظارت، برای دیگران و اینها به وجود بیاورد، از یک طرف هم، چون دیرهنگام اعلام شده است یعنی اگر همین قانون مثلاً فرض کنیم یکسال قبل تصویب میشد و ابلاغ میشد، خب جریانات سیاسی، آدمها یکسال وقت داشتند که بنشینند با هم بحث کنند، جدل کنند و تصمیم بگیرند، اما از زمانی که این قانون ابلاغ شده است و رسمی شده است ۲۰ روز فرصت است که یا شما ثبت نام بکن یا ثبت نام نکن و این را ما یک مقدار نگران هستیم.
سؤال: از نظر شما ایجاد فضای رقابتی و همینطور بی طرفی در رسانه ملی چه الزاماتی دارد؟
باهنر: در هر صورت ما انتخابات اصولاً انتخابات مزه اش و تهیّج آن به رقابت است، رقابت جدی. من اول باید از بعضی از دوستان خودمان گلایه کنم که بعضی از عزیزان که علاقمند هستند به مجلس و ریاست جمهوری و اینها بروند، علاقمند هستند که رقبای قدرشان به میدان نیایند یا به میدان نیایند یا به صورتی حذف شوند از رقابت. من همیشه یک مسائل ساده شاید جوانها بیشتر از این، مثلاً فرض کنید در ورزشکارها، در تیمهای باشگاهی فوتبال، یک عده طرفدار آبی هستند و یک عده طرفدار قرمز هستند، میگوید اگر این قهرمان لیگ میشود افتخارش این است که در یکی قهرمان شده است که ۱۲ تا ۱۵ تا تیم قدر و باشگاه قدر در میدان بوده اند این توانسته است با همه اینها مصاف بدهد و نهایتاً در این لیگ توانسته است قهرمان شود. این افتخار است. والا اگر یکی از همین باشگاهها برود با ۲۰ تا باشگاه دسته سومی باشگاه فوتبال بازی کند، به هر کدام شان هم ۱۰ گل بزند و نهایتاً هم بگویند که با یک برد بسیار بالایی قهرمان شد، این که افتخار نیست،
رسانه باید تلاش کند حداکثر بی طرفی در انتخابات رعایت شود
باهنر: افتخار این است که آدم بتواند با یکسری رقبای قدر برود وارد رقابت بشود و کار را جلو ببرد. صداوسیما هم همانطور که فرمودند مدیر صداوسیما واقعیت قضیه باید بی طرفی خودش را در انتخابات حداکثر تلاش کند که این بی طرفی رعایت بشود. حتی ما البته همان اوایل که مقام معظم رهبری بحث مشارکت را مطرح فرمودند، چون این را هم گفتیم در بیانیههای مان هم گفته ایم این دفعه مقام معظم رهبری شاید غیرعرفی، زود این بحث را شروع کردند. من یادم است دورههای قبل اگر ما زود شروع میکردیم حتی بعضی وقتها مقام معظم رهبری میفرمودند که امروز زود است بگذاریم به انتخابات نزدیک شدیم من خودم یکسری حرفهایی دارم و میزنم. اما این دفعه حضرت آقا تقریباً یازده ماه مانده بود انتخابات بحث را کلید زدند. ما همان دو ماه بعد از صحبت آقا یک بیانیهای را صادر کردیم تحت عنوان جبهه پیروان خط امام، رهبری و گلایه کردیم هم از رسانهها در رأس اش رسانه ملی و هم از احزاب، هم از دست اندرکاران حکومتی مثل وزارت کشور، شورای نگهبان، گفتیم شما در تجاوب به این خواسته به حق، هم عرفی هم شرعی و هم قانونی مقام معظم رهبری، بالاخره مطالبه کردند که باید این دفعه مشارکت بالا برود، دست اندرکاران در تجاوب به این مطالبه حضرت آقا، برنامه هایشان چه است بیایند برنامه هایشان را اعلام کنند. خب حالا صداوسیما بعداً شنیدیم بالاخره یکسری برنامه ریزی کرده است کما اینکه شروع کرده است و خوب هم است و این باید استمرار پیدا کند، فراموش نشود، جریانات مختلف سیاسی بیایند دیدگاههای خودشان را مطرح کنند، حتی ممکن است یک عده بیایند به عملکرد مجلس موجود نقد داشته باشند، به عملکرد دولت نقد داشته باشند، حتی به عملکرد صداوسیما، نقد داشته باشند، اینها باید بیایند و راحت بتوانند نقد خودشان را بگویند، حرف خودشان را بزنند و البته گروههای دیگر هم بیایند اینهایی که جریانات را میتوانند در جامعه اینکه حضرت آقا یک زمانی در مسائل اغتشاشان و اینها بود که میفرمودند به این مضمون ما بالاخره برعلیه مان جنگ نظامی است، جنگ اقتصادی است، جنگ رسانهای است، همه اینها است هست، اما اینها علیه جنگ ترکیبی را شروع کرده اند و ما در مقابل تمام این ساعتها باید دفاع کنیم، اما اولای بر همه جهاد تبیین است. یعنی ما به جهاد تبیین است که میتوانیم بسیاری از مسائل را برای شهروندان خودمان روشن کنیم برای دوستداران خودمان در سطح بین الملل روشن کنیم و این رسانه ملی وظیفه بسیار خطیری را دارد و روی لبه تیز هم راه میرود. باید تلاش کند به هیچ طرف متمایل نشود یعنی هر طرف که متمایل شود، چون چشمها میبینند، گوشها میشنوند، تحلیل میکنند، نقد میکنند، حتی آدمهایی که شما دعوت میکنید من مطمئن هستم حالا من نمیدانم آدمهایی که قبل از من آمده اند خیلی تحقیق نکرده ام و در آینده چه کسانی خواهند بود، حتماً شنوندگان و مخاطبین شما اینها را میگذارند در دو کفه ترازو، ببینند که اصلاح طلب بیشتر آمد یا اصولگرا بیشتر آمد، تندها بیشتر آمدند یا رادیکالها محافظه کارها بیشتر آمده اند، اینها را دارند مواظبت میکنند و ما باید خلاصه حواسمان جمع باشد. البته حالا آن نکته چیزی را حضرت امام (ره) میفرمودند که عالم محضر خداست در محضر خدا معصیت نکنید. امروز واقع قضیه هر حرکتی که ما نگاه میکنیم این نهایتاً علاوه بر محضر خدا به خداوند متعال ناظر است و شاهد است، به اطلاع مردم هم میرسد مردم میروند و اینها را کشف میکنند بعضاً هم بزرگنمایی میکنند یعنی ممکن یک خطایی را، یک قصوری را صداوسیما داشته باشد، اما در فضای مجازی میروند و بزرگ اش میکنند. باید خیلی تلاش کنید و مواظبت کنید که انشاالله بی طرفی حفظ شود. مسئله مشارکت واقع قضیه این در کل برای ما اهم است. با اینکه بنده بعنوان یک چهره سیاسی شناخته شده هستم و در جریانات سیاسی فعال هستم، اما من گفته ام به خود من نمیخواهم از طرف جریان مثلاً اصولگرایی صحبت کنم، به زعم خود من این دفعه میزان مشارکت اهم از نوع انتخاب است. اینکه چه کسی انتخاب شود انشاالله انتخاب خوبی باشد این بعد از مسئله میزان مشارکت است. متأسفانه من سراغ دارم آدمهایی و فعالان سیاسی که اعلام نمیکنند، ولی فعالیت شان تداعی میکند که دنبال مشارکت حداقلی هستند و انتخاب خودشان است.
سؤال: این جزء سؤالات ما هم است.
باهنر: مشارکت حداقلی به انتخاب بنده. این من فکر میکنم که واقعاً حرکت ناثوابی است و صراحتاً برخلاف مطالبه مقام معظم رهبری است.
سؤال: حالا که شما این بحث را پیش کشیدید فکر میکنید چه جریانهایی هستند؟
باهنر: اجازه بدهید من اسم جریانها را نبرم.
سؤال: نه نمیخواهیم اسم ببرید شکل و شمایل شان را بگویید.
باهنر: قیافه شان را بگویم اگر بگویم فرض کنیم اینطور هیکلی دارند همه میفهمند که باهنر است دیگر. من این را نمیخواهم بگویم.
سؤال: ولی یک اشارهای کردید که حتی دوستان خود شما هم هستند. یعنی کسانی که از نظر سیاسی به شما نزدیک هستند.
باهنر: بله میخواهم بگویم که شعار خالص سازی خیلی میدهند شما باید خیلی اصولگرایی تان خالص باشد. باید خیلی خلاصه حزب اللهی باشید، باید به حدی حزب اللهی و خالص و اینها هستند که ما را بیرون از دایره میدانند. البته ما ادعایی نداریم ما در زندگی سیاسی مان قصور داشته ایم، تقصیر داشته ایم، کم کاری داشته ایم، همه اینها یعنی آن چیزی را که انقلاب به ما داده است ما قطعاً اقرار میکنیم که نتوانسته ایم حق مردم را ادا کنیم. باید در پیشگاه مردم واقعاً عذر تقصیر ببریم، اما یک عدهای اینقدر دیگر دنبال شفاف سازی و عدالت خواهی و چیزهای دیگر هستند اینقدر این شعار را پررنگ میکنند که بسیاری از نیروهای فعال سیاسی را اینها از رده خارج میکنند. من سادهتر خدمت تان بگویم، بعضی از عزیزان هستند موقعی که یک رقیبی برای آنها پیدا میشود میگویند اول این رقیب سیاسی ما است بعد یواش یواش میگویند نه این مشکل اعتقادی هم دارد، بعد میگویند که مشکل اعتقادی که دارد هیچی این ضد ولایت فقیه هم است و بعد یواش یواش میآیند جلو که این اصلاً نفوذی است این اصلاً عامل بیگانه است. شما اگر با یک نفر رقابت سیاسی دارید من الان خیلی از آدمها را میشناسم در کشور خیلی جریانات سیاسی را میشناسم رقیب سیاسی ما هستند حتماً رقیب سیاسی ما هستند، ولی من میدانم اسلام را دوست دارند، انقلاب را دوست دارند، به امام احترام میگذارند، ایران یکپارچه و مقتدر را علاقمند هستند و تلاش میکنند، اما ممکن هم است از باهنر خوش شان نیاید و حزب باهنر را قبول نداشته باشند جامعه اسلامی مهندسین یا جبهه پیروان خط امام و رهبری را قبول نداشته باشند حتی عذر میخواهم به دولت مستقر فعلی نقدهایی داشته باشند بگویند اگر فلانی بود بهتر از این رئیس جمهور بود. اتفاقاً در انتخابات است که جامعه میتواند رشد کند بالا برود و ارتقا پیدا کند. اینکه حضرت آقا فرمودند مشارکت حداکثری، این مشارکت نماد اقتدار ملی میشود نماد انسجام ملی میشود معلوم میشود که مردم با حاکمیت همراه هستند. همدل هستند هم نوا هستن و البته سلایق مختلف دارند ممکن است که عرض کردم یکی این سلیقه را بپسندد یکی اون سلیقه را، هدف یکی است، اما یکی میگوید این مسیر سادهتر است و یکی میگوید نه این مسیر سهل الوصولتر است.
در مجلس باید همدلی ، همراهی وهمفکری باشد
باهنر : من عذر میخواهم شاید از این بابت هم بیشتر ملامت شوم، من بالاخره جزء معدود آدمهایی هستم که دوران بسیار طولانی در مجلس بوده ام، ۲۸ سال من مجلس بوده ام. یعنی یک دوران خدمتی کامل. من واقعاً بعنوان تجربهای که دارم شهادت میدهم که تصمیمات مجلس عموماً ۸۰ تا ۸۵ درصد آن غیرسیاسی است، غیرجناحی است. ۱۰ یا ۱۵ درصد از تصمیمات مجلس است که جناح بندی میشود سیاسی میشود و فراکسیون اکثریت و فراکسیون اقلیت. مثلاً فرض کنید انتخابات هیئت رئیسه مجلسه، انتخابات رؤسای کمیسیونها یا رأی اعتماد به مثلاً وزرایی که رئیس جمهور معرفی میکند، خب متأسفانه من میبینم یک تعدادی را که همه مسائل کشور را میخواهند جناحی و سیاسی اش کنند. خوب بی خودی سیاسی اش میکنند، هزینه را بالا میبرند. ما یک زمانی بودجه را که تصویب میکردیم حالا نگویم مجلس فکر میکنم پنجم بود. من در مجلس بودم مسئول کمیسیون تلفیق بودجه بودم، دولت دولت همجنس سیاسی ما نبود دولت اصلاحات بود. اولین بودجه شان را به مجلس دادند اول نگران بودند باهنر و آقای ناطق و دیگران و اینها در مجلس هستند چه بلایی سر بودجه خواهند آورد، بعد ما سعی کردیم آنچنان عادلانه و عالمانه این بودجه را بررسی کردیم بدون اینکه نگاه کنیم دولت چه است، نگفتیم آقا ما از طریق بودجه میخواهیم دولت را خدایی ناکرده چوب لای چرخ اش بگذاریم و زمین اش بزنیم. چون ما همیشه معتقد بودیم الان هم من معتقد هستم. مجلس همیشه موظف است از دولت مستقر حمایت کند البته اگر نقدی داشت نقدش را بگوید، اما نگوید اگر من بودجه را اینجوری ببندم دولت زودتر زمین میخورد خب این خیانت است. مجلس باید از دولت مستقر حمایت کند ولو اینکه دولت از نظر جریان سیاسی در جریان دیگر باشد. آن موقع من یادم است آن بودجهای که تصویب کردیم سخنگوی دولت آمد در همین قاب سیما ظاهر شد سخنگوی آن زمان دولت اصلاحات آمد در قاب سیما ظاهر شد و گفت ما از مجلس تشکر میکنیم قانون بودجهای که برای ما تصویب کرده است خیلی قویتر از لایحهای است که ما به مجلس داده ایم. یعنی خودشان اقرار کردند که ما عالمانه بررسی کرده ایم اصلاً سیاسی نبوده است. الان هم میخواهم بگویم در مجلس بسیاری از تصمیمات تصمیمات غیرجناحی است غیرسیاسی است اینها باید همدلی و همراهی باشد همفکری باشد همگرایی باشد تا مملکت به پیش برود متأسفانه عرض کردم بعضیها هستند رقبای سیاسی خودشان را به رسمیت نمیشناسند میخواهند به هر صورتی که شده است رقیب سیاسی خودشان را حذف کنند و در یک میدان بدون رقابت بردن هیچ افتخاری نیست.
سؤال: فضای برابر دراختیار نامزدها قرار بده برای معرفی خودشان، به نظر شما الان چه امکانی ما داریم که این کار را بکنیم؟
باهنر: ببینید انتخابات ریاست جمهوری، چون معمولاً محدود است حالا مثلاً هفت هشت نفر نهایتاً تأیید صلاحیت میشوند یا صلاحیت شان مورد تأیید شورای نگهبان قرار میگیرد و در آن فرصت ۱۰ روزه ۱۵ روزه شما خوب کار میکنید. یعنی میزگردهایی میگذارید، مناظراتی میگذارید، حرفهایی میزنید.
سؤال: البته منظور فقط شبکههای تلویزیونی نیستند ؟
باهنر: بله آنجا این بحثها انجام میشود و بین هفت هشت نفر است و این میتواند یک لیگ باشد که اینها دو به دو سه به سه و چهار به چهار با همدیگر بنشینند و مذاکره کنند. اما در جریان انتخابات مجلس من تا آنجایی که یادم میآید دوره گذشته فکر کنم حدود ۱۵ هزار نفر ثبت نام کردند که از این ۱۵ هزار نفر تقریباً نیمی شان صلاحیت شان تأیید شد. البته اخیراً شورای نگهبان یک واژه دیگری دارد بعضیها را میگوید عدم صلاحیت بعضیها را میگوید عدم احراز صلاحیت و میگوید بله طرف ممکن است صالح باشد، ولی ما احراز نکرده ایم صلاحیت اش را؛ که من البته اینجا باز خدمت بزرگواران شورای نگهبان هم عرض میکنم بالاخره آن چیزهایی که ما یاد گرفته ایم پای منابع و پای فتاوای علما و اینها من یک چیز خیلی سادهتر بگویم ما در شیعه داریم میگویند امام جماعتی که میخواهید به او اقتدا کنید باید عادل باشد و تو باید عدالت او برای تو کشف شود. اما خیلی راههای سادهای برای کشف عدالت گذاشته اند. اگر رفتید جایی دیدید پنج نفر آدم مؤمن پشت یک آقایی ایستاده اند و نماز میخوانند همین اقتدای این پنج نفر کفایت میکند که شما هم قانع شوید که عادل است. اینکه ما بخواهیم به اصطلاح دربیاوریم ریشه یک نفر را که آیا صالح است یا صالح نیست بعد هم بگوییم که اگر محرز محرز برای ما نشود ما میگوییم عدم احراز صلاحیت خوب این هم یک مقدار مشکل ایجاد میکند بالاخره آبروها است حیثیتها است از آن طرف هم بالاخره از خود علم شنیده ایم که میگویند آبروی مؤمن از احترام کعبه هم واجبتر است. حفظ آبروی مؤمن اینقدر مهم است و نمیشود به این سادگی با آبروها بازی کرد و صحبت کرد.
تبلیغات انتخاباتی نامزدها در صدا و سیما ممنوع است
باهنر : من عرض کنم اینکه صداوسیما البته در جریان انتخابات مجلس قاعدتاً نمیتواند نامزدها را بیاورد، ولی شما میتوانید جریانات مطرح سیاسی کشور را حالا یا تحت عنوان یک حزب هستند یا تحت عنوان یک جبهه هستند دارند فعالیت میکنند کار میکنند شما میتوانید آدمهای اینها را بیاورید حالا آن موقع تبلیغات انتخاباتی قاعدتاً خود نامزدها را نمیتوانید بیاورید، چون ممنوع است تبلیغات نامزدها ممنوع است، ولی میتوانید سران جریانها را بیاورید برنامه هایشان را اعلام کنند عملکردشان را اعلام کنند یک شناسه عملکردی از خودشان ارائه بدهند که ما همانهایی بودیم که مثلاً فلان موقع گفتیم فلان کار را میکنیم و در فلان تاریخ فلان کار را انجام داده ایم و به نتیجه رسانده ایم یا اینکه نه ما فرض کنیم وعدههای بی خودی ندادیم وعده ندادیم یا بی خودی مطالبه بی خودی ایجاد نکرده ایم صداوسیما این تلاش را باید بکند که انشاالله مردم بیشتر جلب شوند توجه شان جلب شود برای اینکه شرکت کنند در انتخابات. یک نکته دیگر موقعی که ما در انتخابات موقعی میگویم فرض میکنیم در یک منطقهای هزار نفر حق شرکت در انتخابات داشته باشند یعنی هزار نفر صاحب رأی باشند، چون انتخابات یک فرآیندی است که نهایتاً به نتیجه میرسد، من مثلاً خیلی عددی ساده بزنم اگر از این هزار نفر ۸۰۰ نفر آن نیایند از این حق شان استفاده کنند، چه اتفاقی میافتد آن ۲۰۰ نفری که میآیند از حق این ۸۰۰ نفر هم استفاده میکنند یعنی آن ۲۰۰ نفر بالاخره تعیین تکلیف میکنند یک نفر میرود مجلس، آن ۸۰۰ نفر حق خودشان را از دست داده اند یعنی نیامدن پای صندوق، خدایی ناکرده فکر کنند این حق ذخیره میشود یا این حق میماند. مثلاً فرض میکنیم در بعضی از این انتخابات مثلاً مشارکت زیر ۵۰ درصد بود انتخابات باطل، اینطور چیزی ما نداریم، ما میگوییم انتخابات انتخابات رقابتی است و اکثریتی است اگر پنج نفر هم پای صندوق بروند و سه نفر به یکی رأی بدهد دو نفر به یکی دیگر رأی بدهند، آن کسی که سه تا رأی آورده است برنده است. آن ۹۰۰ هزار نفری که پای صندوق نیامده اند آنها حق خودشان را از دست داده اند یک حق ملی، یک حق طبیعی، یک حق انسانی داشته اند که از دست داده اند؛ بنابراین سعی کنند حتماً از حق خودشان استفاده کنند و حتماً بر مبنای شعور، بر مبنای عملکرد، بر مبنا شناسه کاری، تصمیم خودشان را بگیرند و بروند و رأی بدهند.
سؤال: برای دعوت از نخبگان و کسانی که به درد مجلس میخورند مخصوصاً شما یک اشارهای هم کردید که مجلس یک نهاد تخصصی بیشتر از آنکه یک نهاد سیاسی باشد برای دعوت از این متخصصان شما چه برنامهای دارید در جبهه پیروان خط امام یا جامعه اسلامی مهندس؟
باهنر: عرض کردم من برمی گردم به همان مشکل اول، مشکل اول کما فی السابق باقی است.
سؤال: با وجود این مشکلات؟
باهنر: با وجود این بله ما ممکن است بالاخره ظرف این ۱۰ روز ۱۵ روز نهایتاً مثلاً بتوانیم ده نفر پانزده نفر بیست نفر را قانع کنیم که تو رو خدا به هر دلیلی که میدانید برو و پیش ثبت نام کن، اما یک جریان نمیتوانیم راه بیاندازیم یعنی نه فرصت آن است نه قدرت استدلال آن وجود دارد من حتی بعضی واقعاً بعضی از دوستان مثلاً غیراصولگرا مثلاً مسما به اصلاح طلب. اما آدمهایی که عرض کردم انقلاب را قبول دارند، نظام را قبول دارند، خط امام را قبول دارند و خط رهبری را قبول دارند، اما مثلاً فرض کنید حالا اصولگراها را قبول ندارند حتی اینها را هم به آنها توصیه میکنیم بروند و ثبت نام کنند میگویند ما با چه اطمینانی ثبت نام کنیم، ثبت نام کنیم فردا آبروی مان را میبرند و میگویند تو صلاحیت ندارید و یا اینکه میگویند بیایید. فرصت متأسفانه فرصت کمی است و من نگران هستم البته باز هم توصیه میکنم در هر صورت این یک تیری است که از چله کمان باید در برود و خواهشم هم فعالان سیاسی هم انسانهایی که نفوذ دارند در جامعه تشکیلات دارند در جامعه تلاش کنند ظرف این ده روز دوازده روزی که فرصت وجود دارد حتماً حداکثر آدمها را قانع کنند که بروند و پیش ثبت نام را بکنند بعداً در سبک و سنگین کردن و لیست درآوردن اینها بله میتوانند یک عده اگر مثلاً اسم شان در لیست نهایی درنیامد بگویند به دلیل اینکه اسم من در لیست نیست من انصراف میدهم والا ثبت نام نکردن ممکن است یک فرصتی را از اینها بگیرد که دیگر این قابل جبران نباشد.
سؤال: آقای مهندس شما در جریان خودتان حالا جبهه پیروان خط امام یا در هر فهرستی که شما نقشی در آن داشته باشید، ۵ شاخص برای کسانی که میخواهید بیاوریدشان در فهرست بگویید.
باهنر: مجلس بالاخره یک جایی برای آزمون و خطا نیست. در نظامهای دموکراتیک یا ما به آن میگوییم مردم سالاری دینی، یا دموکراسی یا جمهوری در این نظامها ابزار جدی کادرسازی و کشف انسانها احزاب هستند. باید سه تا چهارتا پنج تا حزب قدر و قوی و قدرتمند و البته در چارچوب قانون اساسی وجود داشته باشند اینها کادرسازی کنند، آدمها را شناسایی کنند، ما دانشگاههای مان عالم تربیت میکند، دانشمند تربیت میکند، ولی حکمران تربیت نمیکند.
سؤال: حالا عالم و دانشمندش را مطمئن هستید؟
باهنر: واقعاً اینجوری است ما استاد پایه یک شیمی داریم استاد هستهای داریم استاد فیزیک داریم ریاضیدانهایی داریم که در دنیا مدال دارند. ما الان دانشگاههایی داریم که رتبههای زیر ۱۰۰ در دنیا دارند. آن سر جای خودش. اما دانشگاه حکمران نمیتواند تربیت کند. من خیلی ساده اگر بخواهم ساده اش کنم، میگویم ما بعد از جنگ خدا درجات شهدای زمان جنگ، شهید همت، باکری، بروجردی و ... انشاالله درجات شان را متعالی بگرداند. چون آن موقع سابقه جنگ ما نداشتیم بله ممکن بود که یک جوان ۲۰ ساله ۲۵ ساله برود فرمانده لشگر شود فرمانده تیپ شود اشکالی هم نداشت، اما بعد از جنگ همه مان پذیرفتیم عذر میخواهم خیلی عامیانه میخواهم صحبت کنم، چپیها و راستیها و اصلاح طلبها و اصولگراها و خارجیها و بین الملل و اینها هرکس در نیروی مسلح میخواهد برود سردار شود و یا امیر شود، باید اول ستوان شود بعد سروان شود بعد سرگرد بعد سرهنگ دو بعد سرهنگ تمام بعد اگر خوش درخشید برود سرتیپ و سرلشگر و این چیزها بشود یعنی این سلسله مراتب را باید طی کند. من معتقد هستم اگر یک روز مطلوبی را بخواهیم درنظر بگیریم، مجلس نیاز دارد به ۲۹۰ سردار حکمرانی مطلوب. عزیزانی که مجلس میآیند آدمهایی خوبی هستند خدایی ناکرده به کسی از آنها وهم نشود، اما بعضی هایشان بله ستوان هستند، سروان هستند، آدمهای خیلی خوبی هستند، متدین هستند، دلسوز هستند، علاقمند هستند، اما اینکه سردار و حکمرانی خوب باشند این سردار و حکمرانی را باید سلسله مراتب اش را طی کرده باشند، دیده باشند، به قول معروف تنشان به سرما و گرما خورده باشد.
سؤال: الان از دل همین صحبتهای شما ما شاخص دربیاوریم؟
باهنر: من حتی معتقد هستم در مجلس هر کس دوره ماندگاری اش بیشتر باشد این برای مجلس مفیدتر است. یعنی اگر فرض کنید من که صداوسیما است و چارهای هم نیست باید بگویم من اصلاً قصد ثبت نام ندارم، اما معتقد هستم اگر یک کسی پنج دوره رفته است مجلس، یکدفعه یک عدهای نگویند پنج دوره بست اش است حالا یکسری جوان را بفرستیم مجلس. حتی در بیانیه گام من یادم است از مقام معظم رهبری استمداد کرده بودند از جوانها و خوش فکرها و اینها که بیایید و این گام دوم را در چهل سال دوم برداریم بعداً حضرت آقا یک جایی در یک سخنرانی به این مضمون فرمودند که من مقصودم پیرزدایی نبوده است که مثال زدند مرحوم شهید حاج قاسم سلیمانی را، فرمودند که اگر ده سال دیگر هم ایشان زنده بود من قطعاً میگذاشتم همان فرمانده لشگر قدس باشد. مجلس نگویند که این آقا سه دوره مجلس رفته است بست اش است اصلاً این حق و سهمیه و این حرفها نیست.
سؤال: پس یکی تجربه، دوم؟
باهنر: تجربه مجلسی. یکی هم تجربه کارهای کلان. بنده معتقد هستم واقعاً کسانی که مدیریتهای کلان را در سطح کشور کرده اند، اگر کسی سابقه وزارت دارد، اگر کسی سابقه استانداری دارد، اگر کسی حتی کسی سابقه معاونت وزارت دارد یا رئیس هلدینگهای بزرگ اقتصادی کشور بوده است، اینها تجربه کردند اینها حتماً در مجلس بهتر میتوانند بفهمند مسائل را تصمیم بگیرند و به اصطلاح هم عالمانه و هم عادلانه قضاوت کنند. این هم مسئله دوم است. مسئله سوم هم نماینده یک سکه دو رو است، یک سکه حوزه انتخابیه اش است یک سکه هم عملکرد او در مجلس است. خواهش من این است که عزیزانی که برای دفعه اول میخواهند نامزد نمایندگی مجلس باشند اولاً اختیارات نماینده را بروند دقیق بخوانند، مسئولیتهای نماینده را مسلط شوند، از هر دو اینها مهمتر امکانات مملکت را یک برآورد داشته باشند. ما بعضی وقتها خودمان ناکارآمدی را به ذهن افکار عمومی القا میکنیم، یعنی چه، عذر میخواهم برای یک کرسی انتخابات مثلاً ده نفر تأیید صلاحیت میشوند و شروع به رقابت با همدیگر میکنند. یکی میگوید آهای جوانها من اگر رفتم مجلس برای تمام شما که بیکار هستید شغل ایجاد میکنم. یکی میگوید آهای معلمها شما من میدانم وضع زندگی تان نابهنجار است اقتصاد و معیشت تان مشکل دارد حقوق شما را سه برابر میکنم. به کارگرها میگوید این کارفرماهای زالوصفت را من سرجای خودشان مینشانم. یک وعدههای عجیب و غریب و غیرممکن در حوزه انتخابیه میدهند بالاخره از بین این ده نفر عذر میخواهم از میدان آتش و خون یکی از این ده نفر انتخاب میشود به مجلس میرود بعد از چهار ماه بعد از پنج ماه و شش ماه میبیند که بسیاری از این وعدههایی که داده است اصلاً غیرممکن است و امکانپذیر نیست اصلاً عادلانه نیست و عاقلانه نیست.
داوطلبان وعده بیخود ندهند
باهنر: خواهش من این است که عزیزان نامزدهای نمایندگی معذرت میخواهم ما شوخی میکردیم با بعضی ها، برای به دست آوردن دو تا رأی حلال کلی وعدههای بیخودی ندهند. وعدهها و مطالباتی را کلید میزنند در ذهن مردم و بعد مردم چه میگویند، میگویندای بابا این رأی ما را گرفت رفت در مجلس یادش رفت. نمیدانند که این وعدههایی که داده بود بیخودی بود این وعدههایی که داده بود اینها عملیاتی نبود. من یک چیز دیگر بگویم اسم کشورش را نمیدانم با رئیس مجلس یکی از این مجالس کشورهای توسعه یافته ما سؤال کردیم گفتیم شما مجلس تان تشکیل میشود مطالبات تان را از دولت چه کار میکنید چه جوری مطرح میکنید، خیلی خلاصه گفت ما مطالبات را لیست میکنیم مثلاً میشود چهل تا مطالبه همان اول مجلس، بعد با وزراء و با بخش خصوصی و با نظامیها و اینها مینشینیم، دو سه ماه جلسه پرحجم میگذاریم این مطالبات را به سه گروه تقسیم میکنیم، یکی مطالبات فوری و ممکن، دوم مطالبات ممکن، ولی زمانبر، میگوییم این مطالبه حق مردم است، ولی پنج سال طول میکشد سه سال طول میکشد برای آن یک جدول زمانبندی تهیه میکنیم، سومی مهم بود، گفت یکسری هم داریم مطالبات غیرممکن. با مطالبات غیرممکن چه کار میکنید، من هنوز هم که هنوز است نمیتوانم حس کنم که این چه حرف سنگینی زد، گفت از آن به بعد هر نمایندگی که مطالبه غیرممکن را پوش بدهد و تبلیغ کند، با او برخورد امنیتی میکنیم. من شک کردم گفتم یعنی برخورد سیاسی میکنید مثلاً میگویید ما از حزب مان بیرون ات میکنیم یا دیگر از شما حمایت نمیکنیم، گفت نه دادگاه احضارش میکند میگوید تو مطالبه غیرممکن را رفته اید و تبلیغ کرده اید بنابراین ضدحکومت حرف زده اید. خب ما متأسفانه در کشورمان نگاه میکنیم اکثر تریبونها دنبال مطالبات غیرممکن هستند و به در آن چه درمی آید، بعد از آن جوان ۱۷ ساله ۱۸ ساله ما میگوید این مسئولین همه شان ناکارآمد هستند همه شان معذرت میخواهم خلاف گو هستند همه شان اینجوری هستند. اینها مسائلی است که افکار عمومی را شکل میدهد. اینکه فرمودید واقع قضیه من باز هم تکرار میکنم، اولاً هر کس که تجربه بیشتری هم در کارهای کلان دارد و هم در نمایندگی مجلس دارد، این از نظر من اولی است، نکته دوم باید به مسئولیتها و وظایف نمایندگی مسلط باشد، سوم باید به امکانات موجود مملکت مسلط باشد و بتواند از این امکانات بهترین استفاده را بکند. یعنی چه، یعنی مثلاً فرض کنید دولت بودجه را به مجلس میدهد معذرت میخواهم ما به کمیسیون بهداشت و درمان میگوییم ما امسال صد تومان پول برای درمان و بهداشت کشور داریم شما ببینید این صد تومان را چگونه هزینه کنیم که بیشترین نفع را مردم ببرند، این پزشکی که به مجلس رفته است عالم است مثلاً فوق تخصص جراحی قلب را هم دارد، ولی بنده خدا اقتصاد سلامت که نخوانده است یا مدیریت سلامت که نخوانده است. بعضی از کشورهای توسعه یافته جالا جسارت خدمت پزشکهای بزرگوار نشود بعضی از پزشکها خیلی هم حکمرانهای خیلی قوی هستند. اما بعضی از کشورهای اروپایی اصلاً وزیر بهداشت درمان شان پزشک نیست، یک مدیر است، یک اقتصاددان قوی است و ضرورت ندارد که حتماً پزشک باشد و چیزهای دیگر.
سؤال: حالا با این شاخصهایی که من میخوانم کسانی که شما به اصطلاح ترجیح شان میدهید یا این شاخصهایی که شما خواندید نسبت ایشان را با این شاخصها اگر بگویید.
باهنر: اگر اجازه بفرمایید دو جمله بگویم، الان این میان پردهای که صداوسیما پخش کرد دو سه تا از جریانات سیاسی و اصولگرا را اسم برد که اینها مردم را تشویق کردند که بیایید ثبت نام کنید و اینها، اما از جریاناتی که مسما به اصلاح طلب هستند از اینها گفت خبری نیست. من خواهشم این است حتی دوستان اصلاح طلب میدانند ما رقیب شان هستیم آنها هم رقیب ما هستند. اما دوستان اصلاح طلب یک معتقد هستند که برای رسیدن به قدرت باید بروند پای صندوقهای رأی، پای صندوق رأی است که میشود رفت و مراکز قدرت را گرفت و تمهیدات شان، سیاستهای شان و مواضع شان را اعمال کنند. من خواهشم این است که هم اعلام کنند هم دعوت کنند از فعالان سیاسی که بیایید و نگران خیلی بحث صلاحیتها و اینها هم نباشند امیدواریم که هیئتهای عالی نظارت، شورای محترم نگهبان هم یک مقدار با سعه صدر بیشتر یک مقدار با گشاده رویی بیشتر بررسی کنند.
سؤال: البته بعضی از این نمایندگان به قول شما جریان موسوم به اصلاح طلب در شبهای آینده قول داده اند که در برنامه ما حاضر میشوند و ما در خدمت شان خواهیم بود. یعنی اینطور نیست که ما تا اینجا بگوییم که همه در سکوت هستند نه اینطور نیست در شبهای آینده مثلاً ما میزبان آقای محسن هاشمی رفسنجانی خواهیم بود که در برنامه ما حاضر خواهند شد. من دو سؤال بپرسم، یکی بند ۱۶ سیاستهای کلی انتخابات ابلاغیه مقام معظم رهبری درباره منع ورود نیروهای مسلح، قوای سه گانه، اعم از وزارتخانهها و دستگاههای تابعه آنها، دستگاههای اطلاعاتی امنیتی سازمان ها، نهادها و شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی در دسته بندیهای سیاسی و جناحی انتخاباتی و جانبداری از داوطلبان است. به نظر شما چطور این بند تحقق پیدا میکند؟
باهنر: متأسفانه الان وضع خوبی نیست یعنی تا به حال انتخابات را بالاخره عزیزانی که در نیروهای مسلح بودند، در ارتش، در سپاه، در بسیج، در جاهای دیگر اینها فعال بودند و ما خب کما اینکه در مجلس هم داریم نیروهای زیادی داریم که مثلاً یا بازنشسته سپاه هستند یا بازنشسته مثلاً استعفاء کرده اند، اینها البته منعی ندارد اینها میتوانند بیایند، اما جریانات نظامی روز اول هم خود حضرت امام فرمودند که نیروهای نظامی در ساحت سیاست ورود پیدا نکنند. یکی از گلایههای بعضی از کاندیدها این است که مثلاً نیروهای اطلاعاتی یا نیروهای نظامی پشت پرده بعضی وقتها هم روی پرده فعال انتخاباتی هستند این را واقع قضیه بالاخره این را سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری است و نیروهای مسلح اتفاقاً از صنوف و اقشار و اینها نزدیکترین آدمها هستند به مقام معظم رهبری. چون فرمانده کل فرمانده کل نیروهای مسلح این دستور را داده اند که ورود نکنید به بحث سیاستهای انتخاباتی و ورود به دسته بندیهای انتخاباتی وارد نشود که انشاالله این کار را باید انجام دهند.
سؤال: بهترین دوره از ادوار مجلس از نظر شما کدام مجلس است؟
باهنر: خیلی سخت است یعنی میدانید هر دورهای یک مزایایی داشته است و یک اشکالاتی داشته است. دوره اول چهرههایی که رفته بودند در مجلس عموماً چهرههای کاریزما بودند یعنی من حتی اگر بخواهم اسم ببرم، خود حضرت آیت الله خامنهای اول نماینده مجلس بودند. شهید چمران، شهید باهنر، شهید رجایی، مرحوم هاشمی رفسنجانی، حتی نهضت آزادی هم مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم دکتر یدالله سحابی، اینها چهرههای کاریزمایی بودند. شاید شما تعجب کنید سن تان اجازه نمیدهد من بگویم دوره اول من نبوده ام مجلس، ولی دوره اول که تمام شده بود و داشتند برای دوره دوم ثبت نام میکردند بعضی از حوزههای انتخابیه غیر از نماینده موجود هیچکس حاضر نبود ثبت نام کند. میگفتیم برو و ثبت نام کن، میگفتند من کجا مجلس کجا اهمیت مجلس، بزرگی مجلس و چیزهای دیگر. تا ما بعضی از جاها را واقعاً با خواهش و تمنا والتماس، مثلاً طرف نماینده بود رئیس دفترش را هم به زور بردیم و گفتیم شما هم اسم بنویس که انتخاباتی شود. الحمدلله الان میروند ۱۰ یا ۱۵ هزار نفر میروند و ثبت نام میکنند همه شان میخواهند خدمت کنند. مثلاً مجلس دوم و سوم مجلس دوم خب مسئله حمایتهای مجلس از جنگ، از دفاع مقدس، خیلی از شهدا را هم ما در مجلس دوم در همان رابطه با جنگ و رفت و آمد ویزهای دیگر از دست داده ایم. اما مجالس واقعاً در مجموع همه شان خدمات خوبی را کرده اند بعضیها هم یک اشکالاتی هم داشته اند آن اشکالات هم باید برطرف شود.
نظر شما