تحلیل/ مؤلفه‌های امیدآفرینی و تأثیر آن بر جنگ شناختی

با توجه به ضرورت و مؤلفه‌های امیدآفرینی، مشخص است که یکی از مهمترین الزامات مواجهه با جنگ شناختی دشمنان و همچنین، مهم‌ترین هدف جهاد تبیین، امیدآفرینی می‌باشد.

سرویس تحلیل و رصد شانا- مقام معظم رهبری در دیدار مردم اصفهان (۲۸/۰۸/۱۴۰۱)، ضمن اشاره به نقشه دشمنان برای توقف پیشرفت دولت و ملت ایران، تأکید کردند که وظیفهٔ همه ما این است که بدانیم باید پیشرفت کنیم. ایشان درباره چگونگی پیشرفت فرمودند: «امید مهم‌ترین ابزار پیشرفت است و دشمن روی این متمرکز شده... پیشرفت احتیاج دارد به امید. دشمن روی امید ملّت ایران متمرکز است... ت. می‌خواهند نگذارند جوان‌های ما امیدوار بمانند، نگذارند مسئولین ما امیدوار بمانند؛ این‌ها حتّی به مسئولین هم طمع دارند که امید را از آنها بگیرند.» ایشان همچنین در ادامه، امیدآفرینی را یکی از شاخصه‌های ایران‌دوستی دانستند.

مبتنی بر اهمیت این موضوع است که معظم‌له در بیانیه گام دوم انقلاب، امیدآفرینی و نگاه خوشبینانه نسبت به آینده را «کلید اساسی همه قفل‌ها» و «ریشه‌ای‌ترین جهاد» جوانان در گام دوم انقلاب دانستند. به عبارتی، تأکید ایشان بر امیدآفرینی به عنوان لازمهٔ پیشرفت کشور ناظر به وضعیت و راهبرد مقابله استکبار با انقلاب و نظام اسلامی است. درواقع، اگر ایشان بر امیدآفرینی تأکید دارند بدلیل تمرکزی است که نظام سلطه در قالب «جنگ شناختی» برای از بین بردن امید در میان ایرانیان دارد.

در توضیح این جنگ شناختی باید گفت که اگرچه در کشور مشکل وجود دارد، اما تصویر و برداشتی که از این مشکلات در فضای عمومی جامعه برای افکار عمومی بازنمایی می‌شود، با واقعیت‌ها تفاوت دارد؛ یعنی آنچه که تصور می‌شود؛ الزاماً منطبق با واقعیت نیست. به بیان دقیق‌تر، واقعیت‌ها با بزرگنمایی و چاشنی عملیات روانی یا جنگ شناختی به جامعه عرضه می‌شود و اینجاست که مسألهٔ «تصویرسازی دروغین» از وضعیت کشور برای القای بن‌بست در ادارهٔ کشور مطرح می‌شود.

درواقع، در فاصلهٔ مواجهه و درک افکار عمومی از وضعیت کشور یا واقعیت‌های روز جامعه، عوامل و متغیرهایی نقش‌آفرینی می‌کنند که کارویژهٔ آن‌ها، تصویرسازی از وضعیت کشور است. مشخص است که دشمن در این فاصله نفوذ کرده و تلاش می‌کند تا با وارونه جلوه دادن وضعیت کشور و بزرگنمایی (بحران‌نمایی) برخی مسائل و چالش‌ها، تصویری بن‌بست‌وار از وضعیت کنونی ایران ارائه دهد و از این طریق، امید و اعتماد مردم به اصلاح وضع کنونی و رقم خوردن آینده‌ای بهتر را از آنها سلب کند و اینگونه به افکار عمومی تلقین کند که راهی جز تسلیم در مقابل آمریکا، پیش‌روی ملت ایران نیست. به عبارتی، بن‌بست‌نمایی شرایط کشور نقشه‌ای است که امید و اعتماد مردم را نشانه رفته است و مسلم است که برای مقابله با این وضعیت، باید تلاش شود تا با امیدآفرینی و ارائهٔ تصویری واقعی از وضعیت کشور و اینکه نظام جمهوری اسلامی از امکانات نظری و عملی لازم و کافی برای عبور از چالش‌ها و آسیب‌های موجود در کشور برخوردار است، امید و اعتماد مردم را حفظ کرده و نقشهٔ دشمن برای بن‌بست‌نمایی را خنثی کرد.

مؤلفه‌ها و شاخص‌های امیدآفرینی

یکی از سؤال‌ها و چالش‌های اساسی در ارتباط با امیدآفرینی این است که امیدآفرینی با وجود برخی واقعیت‌های نامطلوب و بروز نابسامانی‌ها و ناکارآمدی‌های بخشی چگونه قابل‌جمع و تعریف است؟ در پاسخ می‌گوییم که امیدآفرینی به معنای بی‌توجهی به واقعیت‌ها و خیال‌پردازی نیست، بلکه به معنای داشتن دید همه‌جانبه‌نگر نسبت به مسائل و وضعیت کشور، پرهیز از تعمیم ناکارآمدی‌ها و ضعف‌های بخشی به همهٔ حوزه‌ها و حیطه‌ها و همچنین، تلاش و کوشش جهادی و انقلابی برای رفع نابسامانی‌های موجود است؛ بنابراین، امیدآفرینی خود محرک و عاملی است برای افزایش تحرک و اقدام برای حل و رفع چالش‌ها و آسیب‌های پیش‌روی کشور.

به عبارتی، توجه به امیدآفرینی، امیدواری و خوش‌بینی نسبت به آینده، هیچ‌گاه به معنای بی‌توجهی و غفلت از واقعیت‌های موجود و در یک کلام، به معنای عدم‌واقع‌بینی نیست. درواقع، هم واقع‌بینی و هم امیدواری نسبت به آینده و امیدآفرینی، دو ضرورت غیرقابل‌انکار برای ادارهٔ کشور هستند؛ واقع‌بینی و تحلیل درست از شرایط موجود کشور ضروری است؛ زیرا مانع از افراط و تفریط در سیاست‌گذاری‌ها و رفتارها خواهد شد و علاوه بر این، از یک آسیب بسیار خطرناک به نام «خطای محاسباتی» از سوی مسئولان جلوگیری می‌کند؛ چیزی که در جنگ شناختی دشمن بر آن متمرکز است.

از سوی دیگر، امیدآفرینی و امیدبخشی نیز حیاتی است؛ زیرا از یک‌سو مانع حاکم شدن رکود، کسالت، سستی، کژی و تنبلی در جامعه می‌شود و از سوی دیگر، روح تعالی، پویایی، نشاط، حرکت و همت را در جامعه گسترش داده و تقویت می‌کند. برهمین اساس است که گفته می‌شود جامعه یا فردی که امید خود را از دست بدهد، به منزله مرده است و حتی در روایات از ناامیدی و یأس به عنوان گناهی بزرگ نام برده شده است. علاوه بر این، امیدآفرینی نیز از خطای محاسباتی مسئولان جلوگیری می‌کند؛ یعنی باعث می‌شود که مسئولان اسیر برساخته‌ها و شرایط موجود نشوند و در ورای شرایط، چالش‌ها و مشکلات موجود، به افق‌ها و آرمان‌ها هم توجه کنند.

ذکر این نکته نیز مهم است که واقع‌بینی متفاوت از واقع‌گرایی است؛ واقع‌گرایی مبتنی بر ملاحظهٔ شرایط و عمل بر اساس الزامات این شرایط است. از این‌رو، به فرصت‌طلبی نزدیک بوده و عاری از وجه آرمانی – ارزشی است، اما واقع‌بینی با تبری جستن از واقع‌گرایی، معطوف به آرمان‌گرایی است و توجه به واقعیت‌ها را از باب اینکه رسیدن به آرمان‌ها تنها از طریق آنها ممکن است، موردتوجه قرار می‌دهد. مسلم است که در نگاه واقع‌بینانه، هر واقعیتی به صرف اینکه واقعیت دارد، پذیرفته نمی‌شود، اما در واقع‌گرایی، هرگونه واقعیتی، به صرف اینکه واقعیت دارد، پذیرفته می‌شود و برای عمل الزام‌آور می‌شود؛ بنابراین، می‌توان گفت که امیدبخشی در میانهٔ واقع‌گرایی و واقع‌بینی مطرح شده و مانعی برای نغلطیدن در دام واقع‌گرایی است؛ به عبارت دیگر، چنانچه صرفاً به واقعیت‌ها و یا اینکه به آرمان‌ها، بدون امیدبخشی و امیدآفرینی، توجه شود، خطر دلسردی و گرفتار شدن در دام واقع‌گرایی وجود دارد.

در همین زمینه قابل‌توجه است که مقام معظم رهبری نیز برای حاکم ساختن روحیه نشاط و پویایی در جامعه و طرد کسالت و خمودی از جامعه، همواره و در حیطه‌های مختلف، بر مبنا و ملاحظهٔ واقعیت‌ها، به امیدبخشی و امیدآفرینی تأکید می‌کنند. معظم‌له همواره تأکید دارند که علی‌رغم دشمنی‌های جبهه استکبار علیه نظام اسلامی، حرکت نظام به سمت تحقق آرمان‌ها ادامه دارد و پیشرفت‌های قابل‌توجهی نیز به دست آمده است. درواقع، در مقابل هجمه‌ها و تخریب‌های دشمنان از جمله جنگ شناختی، مقام معظم رهبری با امیددادن به جبهه نیروهای ارزشی و انقلابی می‌خواهند یادآور شوند که از دستاوردهای انقلاب و ادامهٔ مسیر آن غافل و دلسرد نشوند. با این وجود، سؤال این است که مبانی یا به تعبیر دقیق‌تر، مهم‌ترین مؤلفه‌ها و شاخص‌های موردتأکید معظم‌له در واقع‌بینی و امیدآفرینی یا همان باید و نبایدهای واقع‌بینی و امیدآفرینی از دیدگاه مقام معظم رهبری کدامند؟ در پاسخ می‌توان به چند نکته اشاره کرد:

۱- همه‌جانبه بودن: امیدواری و امیدآفرینی ایشان در همه حوزه‌ها و برای همه کارگزاران است و مختص به بخش خاصی نیست. در همین زمینه باید گفت که از دیدگاه ایشان، اگرچه امیدآفرینی عمدتاً معطوف به تحقق کارهای بزرگ و چشم‌اندازها است، اما منافاتی با پرداختن به امور جاری و توجه و دقت به این امور ندارد. به واقع، ایشان امیدآفرینی را هم معطوف به تحقق چشم‌اندازهای آینده و هم معطوف به مسائل جاری و روزمره کشور می‌دانند و بی‌توجهی به یکی به بهانه توجه و برجسته‌سازی دیگری را رد می‌کنند.

۲- معطوف بودن به حل چالش‌ها: واقع‌بینی و امیدآفرینی‌های معظم له به معنای بی‌توجهی به واقعیت‌ها، ضعف‌ها، نقص‌ها و خلل‌ها نیست، بلکه در افق دیدگاه ایشان، در عین وجود معضلات و موانع برای رفع مشکلات و تحقق آرمان‌ها، باید با امید، تحرک، پویایی، نشاط، همت مضاعف، روحیه و کار جهادی و انقلابی، به حرکت رو به جلو ادامه داد. می‌توان گفت که از دیدگاه ایشان، امیدآفرینی ضامنی برای رهایی از چالش‌ها و معضلات است؛ یعنی راه‌حل پاره‌ای از چالش‌ها امیدآفرینی است یا اینکه امیدآفرینی معطوف به حل چالش‌ها است. معظم در این ارتباط، در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می‌فرمایند: «نخستین توصیهٔ من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همهٔ قفل‌ها، هیچ گامی نمی‌توان برداشت. آنچه می‌گویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّت‌های عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌ام و برحذر می‌دارم.»

۳- ابتنا بر راهبردهای کلان نظام: امیدبخشی ایشان مبتنی بر جهت کلی حرکت و راهبردهای نظام اسلامی در حیطه‌های مختلف است؛ یعنی ایشان از آنجا که جهت کلی حرکت کشور و دستگاه‌های مختلف را در مجموع در مسیر تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های اسلامی و انقلابی می‌دانند، به امیدبخشی و امیدآفرینی تأکید دارند. درواقع، بر مبنای نگاه واقع‌بینانه‌ای که در حیطه‌های مختلف و برآیند آنها دارند، امیدآفرینی می‌کنند. از این‌رو، امیدآفرینی‌های ایشان سری در واقعیت‌های روز جامعه و سودایی در تجویز و افق‌آفرینی و در مرحله بعد، افق‌گشایی دارد. بر همین اساس می‌توان گفت که امیدآفرینی‌های ایشان به نوعی هدف‌گذاری و تعیین راهبرد در حوزه‌های مختلف است؛ یعنی ایشان با امیدبخشی، به نوعی در تعیین چشم‌انداز مطلوب دستگاه‌ها، نهادها و کارگزاران نیز به آنها کمک می‌کنند.

۴- تحرک‌آفرینی: امیدآفرینی مطلوب ایشان به هیچ‌وجه ضامنی برای تنبلی، سستی و کم‌همتی نیست، بلکه منظور اساسی ایشان از امیدآفرینی، چشم‌اندازسازی و تحرک و انگیزه‌بخشی مضاعف به مردم و مسئولان در راستای تحقق آرمان‌ها و افق‌های پیش‌روی کشور و نظام است. به همین دلیل است که از دیدگاه ایشان، امیدآفرینی لازمه پیشرفت می‌باشد.

۵- مقابله با دشمن: امیدآفرینی ایشان مبتنی بر خنثی‌سازی نقشه‌های دشمن برای تلقین و ترویج ناامیدی در کشور، بویژه در میان نسل جوان و کسانی است که در سال‌های پیروزی و تثبیت انقلاب حضور نداشته‌اند؛ بنابراین، بخشی از امیدآفرینی‌های ایشان، واکنشی است به حملات و عملیات روانی دشمن. علاوه بر این، همانگونه که گفته شد، اقدامی بسیار مهم در جهت خنثی‌سازی جنگ شناختی و نقشهٔ دشمن برای ایجاد خطای محاسباتی در مسئولان است. از این نظر، امیدبخشی‌های واقع‌بینانهٔ معظم له، در راستای تضمین ماندگاری و تداوم صراط مستقیم انقلاب اسلامی تعریف می‌شود. در این زمینه، مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی می‌فرماید:

«در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیّت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامهٔ همیشگی هزاران رسانهٔ صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت می‌کنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصرهٔ تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.»

۶- وظیفه همگانی است: از دیدگاه معظم‌له، هرکس به میزان نقش و ظرفیت خود در ترویج امید در جامعه نقشی دارد. آگاهان، نخبگان و مسئولان در این زمینه بیشترین نقش را داشته و طبیعتاً بیشترین تأثیر را نیز می‌توانند داشته باشند. به طور مشخص باید از نقش روحانیون، اساتید دانشگاه، معلمان و... به عنوان حساس‌ترین و مهمترین اقشار در ترویج امید در جامعه نام برد.

۷- ابتنا بر آرمان‌گرایی واقع‌بینانه: امیدآفرینی‌های ایشان در راستای گزارهٔ «آرمان‌گرایی واقع‌بینانه» تعریف می‌شود؛ یعنی در عین اینکه برخاسته و مبتنی بر واقعیت‌های جاری کشور است، دارای وجههٔ آرمانی – ارزشی بوده و مانع از غلطیدن نظام و مسئولان مختلف در دام واقع‌گرایی و خطای محاسباتی می‌شود؛ به عبارت دیگر، می‌توان گفت که ایشان در امیدآفرینی‌ها درصدد گوشزد کردن کارآمدی نگاه به دورن و «ما می‌توانیم» هستند.

نقش امیدآفرینی در خنثی‌سازی جنگ شناختی

با توجه به ضرورت و مؤلفه‌های امیدآفرینی، مشخص است که یکی از مهمترین الزامات مواجهه با جنگ شناختی دشمنان و همچنین، مهم‌ترین هدف جهاد تبیین، امیدآفرینی می‌باشد. از این نظر، امیدآفرینی نوعی جهاد محسوب می‌شود که در آن تلاش می‌شود تا از تصویرسازی‌های دروغین دشمن از ایران و واقعیت‌های مرتبط با ایران، اعتبارزدایی کند؛ زیرا در امیدآفرینی تلاش می‌شود تا با ارائهٔ تصویری درست و مبتنی بر واقعیت‌ها و در عین حال، با ایجاد شور و نشاط برای حل مشکلات و چالش‌های موجود در کشور، هم با بن‌بست‌نمایی دشمنان از شرایط کشور (به عنوان مهمترین هدف جنگ شناختی) مقابله شود و هم انگیزه لازم برای حل مشکلات کشور با اتکا به ظرفیت‌های داخلی تقویت می‌شود.

به تعبیر دقیق‌تر باید گفت که در جنگ شناختی دشمن به طور عمده دو کار انجام می‌دهد: ۱. بزرگ‌نمایی مشکلات و نارسایی‌های موجود در کشور با نادیده گرفتن پیشرفت‌ها و نقاط قوت و ۲. بن‌بست‌نمایی از آینده کشور با لاینحل معرفی کردن مشکلات موجود و پیچیدن نسخه تسلیم در برابر استکبار برای حل این مشکلات. امیدآفرینی دقیقاً خنثی‌کننده این جنگ خاموش است؛ زیرا در امیدآفرینی اولاً تصویری همه‌جانبه و دقیق از کشور ارائه می‌شود؛ تصویری که در عین نمایاندن ضعف‌ها و آسیب‌ها، قوت‌ها، دستاوردها و فرصت‌ها را نیز نشان می‌دهد و ثانیاً با اتکا به توانایی‌ها و دستاوردهای موجود، برای حل مشکلات هم انگیزه‌بخشی می‌کند. از این نظر است که دشمن در جنگ شناختی بر ایجاد ناامیدی متمرکز است و بنابراین، برای خنثی‌سازی این جنگ بایستی به امیدآفرینی متمرکز شد.

کد خبر 164

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha